قانون کارما (از هر دست بدهی از همان دست می گیری)

قانون کارما (از هر دست بدهی از همان دست می گیری)


قانون علت و اثر، عمل و عكس‌العمل ، عدالت، كيفر، پاداش ، كه در مورد جهان‌هاي پايين يا رواني صدق مي‌كند، مناطق فيزيكي، اثيري، علي، ذهني و اتري، قانون موازنه هستي كه تحت فرمان ارتعاشات است، جريان به داخل و خارج، مبحث ارتعاشات.

 

يكي از دوازده قانوني كه عوالم را باقي نگه مي‌دارد. جهاني بودن قانون كارما يكي از عوامل اصلي پيوستگي حيات است. و اين پيوستگي حيات نه تنها مربوط به انسان بلكه حيوانات، گياهان و معدنيات نيز مي‌شود . همگي اينها يك خانواده بزرگ را تشكيل مي‌دهد كه تاريخچه و كارمايي غير قابل تفكيك دارد.

 

روي هم رفته خانواده‌اي را كه روح در منطقه فيزيكي بر مي‌گزيند، بر عهده خداوندگار كارما ست ، نه خود فرد. درست مانند نگهباني كه به عنوان امين جهت مراقبت از طفلي معين شده است، او نيز براي روح خانواده‌اي را بر مي‌گزيند تا بهترين شرايط تحولات معنوي را در آن تجربه كند. او در اين انتخاب، به هيچ عنوان اجازه ندارد احساسات و حقوق فرضي از جانب فرد را در نظر بگيريد. از ديد او، تعيين جايگاه امري بسيار ساده است.

 

قانون كارما كه چنين ابزاري را مهيا مي‌سازد، يك اصل است و بايد مورد اطاعت واقع شود.سرنوشت، شرايط تولد فرد را رقم مي‌زند. بيشتر آنچه كه فرد پس از آن عمل مي‌كند. براساس اراده آزادش است و اين اراده آزاد ممكن است بر تقدير غالب شود ولي اولين كاري كه فرد مي‌كند بيدار ساختن استعداد‌هاي خلاقي است كه از طريق آنها مي تواند زندگي مادي و معنوي خود را به درستي شكل بخشد.

 

در مجموع تقدير حاكم بر شرايط فرد است، آزادي در اراده به او حق انتخاب حركت در اين مسير تقديري و يا رفتن به وراي آنرا مي‌دهد . به سادگي مي‌توان گفت كه چيزي به خشم بي‌غرض يا عادلانه وجود ندارد، که تفاوتي ما بين خشم بنابر دليلي و يا خشم بدون دليل قايل نمي‌شود. براساس قانون كارما، هرگاه عدم تعادلي در عواطف رخ دهد، به طور منصفانه‌اي عدالت را اجرا و تقسيم مي‌دارد .

 

افرادي كه درمانگري معنوي مي‌كنند، ممكن است به دليل قانون كارما كه تعجيلي ندارد، چندين سال را به خوبي سپري سازند. روح جمعي وقت بسيار دارد، و در جمع آوري بدهي‌هايي كه فرد بوجود آورده است، هيچ عجله‌اي ندارد، يك درمانگر رواني ممكن است براي ده، بيست يا حتي چهل‌سال هم اوضاعش روبراه باشد، ولي بطور ناگهاني سلامتي‌اش به خطر مي‌افتد، كار ما به آخر رسيده است و بايد بدهي ها پرداخت شود.

او نمي‌داند چه اتفاقي رخ مي‌دهد كه مي‌تواند همه كس را درمان كند به غير از خودش. بيشتر از همه اينكه نمي‌داند چرا اين اتفاق رخ داده است. او به هيچ وجه درك نمي‌كند كه قوانين روح را زير پا گذاشته است. هر چقدر در سطح آگاهيتان بالاتر رويد بازتاب اعمالتان سريعتر مي‌گردد. در انجيل سنت پل، از قانون كارما اين گونه نام برده است: "انسان هر چقدر بكارد ، همان قدر برداشت مي‌كند"

پيش از قدم گذاشتن در مسير معنوي، شما در حال باز پس‌دادن بدهي‌هاي مربوط به يكي دو زندگي پيش از اين خواهید بود به طوري كه نمي‌توانيد ارتباطي بين اشتباهات گذشته و تاوان‌هاي اين زندگي برقرار كنيد. طي حركت در مسير معنوي، هرچه قدر كه بالاتر مي‌رويد، اين باز پرداخت‌ها سريع‌تر رخ مي‌دهد، اگر عملي انجام دهيد كه مابين شخص ديگري و ادراك خداوند قرار گيرد، بلافاصله مي‌فهميد كه يكي از قوانين معنوي را زير پا گذاشته‌ايد.

 

گاهي اوقات در يك هفته، چند دقيقه يا حتي چند ثانيه به سوي شما بر مي‌گردد به قدري سريع رخ مي‌دهد كه مي‌گوييد: آه اين رنج نتيجه عدم ادراك آن قانون معنوي است. براي فردي كه به مراتب بالاي آگاهي دست نيافته باشد، قانون كارما به سرعت بسوي او بر نمي‌گردد هر چقدر در هوشياري خود بالاتر رويد، اين قانون سريعتر عمل مي‌كند.

اين مورد از جهتي خوب است و از جهتي بد، از اين جهت خوب است كه به محض اينكه به كسي كلك بزنيد، اين قانــون بر مي‌انگيزد و سريعتر از اين كارما خلاص مي‌شويد. هر چقدر بالاتر مي‌رويد مسير باريك و ظريف‌تر مي‌گردد، برخي آنرا لبه تيغ مي‌نامند. افرادي كه اعتنايي به اين قانون معنوي نمي‌كنند ممكن است، در حال آموزش زندگي به همان شكلي كه هست باشند و آنرا در دزدي و كلك و خوشگذراني مي‌يابد.

 

گاهي اوقات اين قانون مطالباتش را براي دو، ده ، بيست يا سي سال، طلب نمي‌كند يا حتي تا زندگي بعدي. هرگاه اين بدهي‌ها به محض زير پا گذاشتن قانون معنوي، سر‌نمي‌رسند، فرد تصور مي‌كند از پرداخت بدهي‌ها معاف است ولي در ازاي هر عمل ما يك سكه واقعي بايد پرداخت شود. من قادرم بعضي از موانع را براي شما بردارم ولي همه آنها را بر نمي‌دارم. بدهي كه جهت پرداخت به خداوند، به وجود آمده است، بايد توسط همان شخصي كه مسبب آن مي‌باشد پرداخت شود.

 

قانون حيات اين است : "انسان هر چقدر بكارد، همانقدر برداشت مي‌كند" .  يكي از مزاياي راه "اک" اين است كه عمده كارماي ما مي‌تواند به جاي اين منطقه در مناطق دروني تسويه شود. اگر ما بدهي‌هايي به وجود آورده‌ايم، بايد آنها را به خداوند بپردازيم ولي در مسير "اك" اين امكان را داريم كه در منطقه فيزيكي تسويه حساب نكني و در مراحل رويا و مناطق دروني اين كار صورت گيرد.

 

به ما چنين القاء شده است كه هر آنچه انجام دهيم حتي اگر اشتباه باشد، خداوندي ما را مورد عفو قرار مي‌دهد. بعضي از آدم‌ها فكر مي‌كنند تنها كاري كه مي‌توانند انجام دهند، فقط درخواست كردن است. آنها تصور مي‌كنند مي‌توانند به ديگران توصيه‌هايي كنند كه زندگي‌هايشان بر بياد برود و فقط بايد به اين خاطر از خداوند طلب آمرزش كنند درنتيجه همه چيز فراموش خواهد شد.

 

متاسفانه اين افراد از قانون معنوي اطلاعي ندارند ، سنت‌پل گفته است: "انسان هر چه بكارد همان را برداشت مي‌كند" .

شما مي‌توانيدخودتان را گول بزنيد. انسان مي‌تواند غذا‌هاي عوضي تناول كند. ولي بالاخره بر او تاثير مي‌گذارد و استدلالش اين است كه مي‌تواند به پزشك مراجعه كند و يا از خداوند درخواست درمان كند. اگر دعايش مستجاب نشود، مي‌گويد خدا مرا درمان نكرد، پس خداوند چنين اعتقاداتي نبايد واقعي باشد، درحقيقت او خود را بدهكار روح كرده است و شخصا بايد اين بدهي را باز پس دهد. هيچ كس نمي‌تواند به او كمك كند ، مگر خودش . 

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library هیپتونیزم چیست و چگونه رخ می دهد!؟

insert_link

local_library انرژی چیست و چرا بر روی مراکز انرژی ما(چ

insert_link

local_library استفاده ازسنگ پا برای پوست برداری دست

insert_link

local_library باعث درخشندگي چشم ها می شود