Open Source Content Management

کل خانواده بودیم،شلوغ بود،یکی از اعضای خانواده شیطان را در صورتی که طنابی دور گردن آن بود با خود بر زمین میکشید من گویا در آن جمع نبودم و فقط ناظر بودم

ba sheytan koli harf zadam. yeja neshaste bud. ghamgin bud. nemidunam chera baham harf mizadim

خواب دیدم تویه خونه قدیمی با خانواده بودیم که یه مردی بسیاز زشت با لباسهای سوخته وپاره داره به ما نزدیک میشه خیلی ترسیده بودم . بعد یادم اومد که آیه اعوذبالله من الشیطان .. بخون هر وقت که میخوندم دور می شد .تا میرفت دست به یکی بزنه دوباره این ایه ررو میخوندم .هی داد میزدم که همه ای آیه رو بخونن که شیطون ازمون دور ی=بشه ولی هیچکدوم نمی تونستن بگن.بعد دیدم یکی از اعضای خونوادمون نیست گفتیم شاید شیطون اون با خودش برده بعد یه جا پیداش کردیم که دستاش بسته بود همینطور که این ایه رو خوندیم دستاش باز کردیم خیلی خوشحال شد.

khab dide bodam ke sheytanoo doshnam midadam va sedash mizadam va be mobareze mitalabidamesh ama tarsi vahshatnak vojodamo fara gerefte bod in vahshat ta chand mah bad az khabam daronam jarian dasht .... tabiresh chi mitone bashe ???

خواب دیدم که در ساختمانی چند طبقه هستم و بعد وارد یه اتاق شدم که افرادی معلول و برخی نابینا اونجا درس میخونن یکی از بچه های کوچک که نا بینا بود اومد سمت من و با هم حرف زدیم بعد بهم یه سکه داد که بندازم صدقه و بعد من رفتم و این کارو انجام دادم و در راه شیطان رو دیدم بهم میخواست نزدید بشه اما من با حالتی خیلی بلند و ************ و با صوت اشهد رو خوندم همه جا پر نور سبز شد من با تمام وجودماشهد میخوندم ...خیلی خوابم واقعی بود طوری که وقتی بیدار شدم نمیدونستم خوابم یا بیدار

خواب دیدم که شیطان روی همه ی کارام تسلط داره.حتی توی اتاقم طلسم گذاشته و همش ازراه های مختلف من رو میترسونه و تهدید میکنه.من هم خیلی ترسیده بودم وخانوادم هم نمیدونستن واسم چیکار کنن.که ناگهان من خودم گفتم باید قران بخونم تا دور شه که مامانم میگفت همینجوری که نمیتونی باید یه آیه ی خاصی رو بلد باشی ومن هم توجهی نکردم وبه سمت قران رفتم وقران را در دست گرفتم اما از خواب با ترس پریدم.لطفا بگین تعبیرش چیه؟با تشکر

منم خاب شیطان رودیدم امانه شیطان واقعی یکی ازافرداخانواده درقالب شیطان ترسناک بودش ایشالاکه دیگه اتفاق نیفته

خواب دیدم که در خانه خودم بودم در واقع من یه دخترم در خانه پدرم بودمداشتم غذایی میپختم که داشتم به اتمام کارم نزدیک میشدم که یه باره همه غذاهارو خورد ومن بعد از لعنت فرستادن بر او غذاها باز گشت و من هر بار با دیدن او داشتم نفرینش میکردم و لعنتش میفرستادم.لطفا بگین تعبیرش چیه؟با تشکر

با برادرم به سمت دستشویی می رفتیم که ناگهان انگار شیطان ظاهر شد و من احساس سست شدن بازویم را می کردم و هر چند وقت یکبار برادرم بازویم را گاز می گرفت و یک بار دلیل کار او را پرسیدم و او گفت از بازو تو شیطان بیرون می اید

خواب دیدم شیطان میاد پیشم وباهام حرف میزنه و من هربار که ازش فرار میکردم اون یک وسیله از وسایل خونه رو انقد داغ میکرد تا آتیش بگیره و منفجر بشه بعد خواب میدیدم توی یک ساحل سرد دنبال جایی میگشتم تا توی دریا شنا کنم ولی همه بجز یک قسمت از دریا سخره بود ومن فقط صدای شیطان رو میشنیدم که دست از سرم بر نمیداشت. میشه بدونم تعبیرش چیه؟لطفا

خواب دیدم رفتم خونه دوستم برا امتحان رفع اشکال کنم مادرش داد
میزنه اعظم نیست ومردی را نشان داد گفت میدونم این بردتش من نگاه کردم کردم گفتمتم میشناسمش استادم بود به داخل خونه که رفت ناپدید شد ومن گفتم اینشیطونه،مثل فیلمها بود
بسم الله......گفتم ناپدید نشد یکی گفت قران بخون سوره فکر کنم یس
راخوندم داشت محو میشد کتاب از دستم افتادودوباره ظاهرشد
میشه لطف کنید تعبیرشا رابگید

خواب دیدم چشم در چشم شیطان دوخته بودم و چهره خود را در چشمانش می دیدم و آیه الکرسی می خواندم تا از من دور شود

من خواب سه تا شیطان را دیدم مثل جغد منا نگاه می کردند.

همسرم خواب دیده با شیطان سر و کله میزنه و هی بهش میگه
برو دنبال کارت و بی خیال شو و ....

سلام تقریبا دو ماه پیش به مدت یک ماه هرشب در خواب شیطان رو میدیدم هر روز صبح که از خواب بیدار میشدم وحشت تمام وجودمو می گرفت نمی تونستم تو خونه تنها بمونم تا اینکه یکی بهم گفت چاقو بذار زیر بالشت از همون شب دیگه ندیدم تا اینکه الان دوباره دو سه روزه دوباره پیداش شده می خوام بدومنم چرا این ابلیس دست از سرم برنمی داره و چی میخواد از جونم ایا واقعا وقتی من خوابم میاد سراغم؟ من چکار کنم تا برای همیشه از شرش راحت بشم در ضمن هرشبی که هنگام خواب بیشتر دعا می خونم میاد

چند وقت است كه خواب شيطان ميبينم و كساني هستند كه مرا در خواب در هيئت شيطان ميبينند...
شب گذشته خواب ديدم كه شيطان ها بر خانه ريختند و من براي مقابله با انها در مقابل ديگر افراد خانواده ايستاده ام و استغفرالله ميگويم و انها دور ميشوند...

خواب دیدم در حال نماز خواندن هستم و چند نفر که شیطان بودن به خانه ام امدن خواستن حواسم را پرت کنند و من نمازم را با صوت ادامه دادم اونها بچه ام را در بغل گرفتند تا حواسم رو پرت کنند ولی ادامه دادم تا انها بچم رو رها کردند و رفتند.

خواب دیدم یک مرد با لباس کاملا رسمی من را برد یه جایی که همه جاش سفید بود همون موقع دستی به طرفم دراز شد که نه دست مردونه بود نه زنونه,بعد یه صدایی اومد و گفت بیعت کن , اون مرده هم بهم گفت که این شیطانه و جلوش سجده کرد

خواب دیدم که دنبال یکی از بستگانم هستم و رفتم جایی که ساختمان نیمه ساخته است دیدم شیطان دراز کشیده ومن را گرفت و من او را زدم و بعد یاد خدا را کردم و نامش را بر زبان اوردم و از شیطان دور شدم و پرواز کردم و شیطان قرمز دیومانند و کمی شبیه ادم بود زیاد یادم نمی اید

خواب دیدم که دنبال یکی از بستگانم هستم که رسیدم به یک ساختمان در حال ساخت یک شیطان را دیدم که دیو مانند و قرمز و کمی شبیه به انسان زیاد یادم نمی اید ولی تو همین مایه ها بود شیطان مرا گرفت و من او را زدم و یک دفعه یاد خدا را کردم و نامش را بر زبان اوردم و تکرار کردم و ارام رو به بلند میگفتم و شیطان من را رها کرد و بعد پرواز کردم ازاد شدم و دنبال ان ادم از بستگانم رفتم

من خواب دیدیم که یک نفر نزد من میاید پایشهای پشمان دارد وقتکه نزد من میاید انقدر چهره نورانی پیدا میکند بی اندلزه زیاد سفید میشود گریه میکند که من ترا دوست الرم وقتکه من بطرف پاهایش میبیم که پاگ و صفید شده در دل خود میگویم راست میگوید مرا زیاد دوست دارد به خاطر من همه چیزی را رها گرده و پاگ شده

من خودم رو با یکی شبیه به خودم تو خواب دیدم که اعضای خونواده اونو می شناختند ولی منو نه تعبیرش چیه؟

خواب دیدم که شیطان وارد خانه شد و قرآن را از خانه برداشت با خود برد

سلام شبی خواب دیدم یک سایه سیاه دستشو گذاشت رو شونم داد زدم تا بلند شدم دیدم داره زلزله میاد تعبیرش چیه

حضرت يوسف(ع) در تعبير گفتن :

ديدن شيطان در خواب خلال دين است.

خلال يعني :خصلتها.خويها است.

من در ماه مبارک رمضان در شب دوم قدر درست در همان جای که خوابیده بودم خواب دیدم چند تا شیطان داخل پوستم میشوند و یک شیطان بسیار وحشتناک و زشت که دندان های جلو نداشت به من میخندد و من از خدا بخشش و کمک میخواهم و ان شیطان از ترس من لذت میبرد

در خواب دو نفر با رنگ سبز با گوشهاي بلند ميخواستن منو بگيرن و من از آنها فرار کردم تعبير چيه؟

هرکار میکردم ولم نمیکرد حتی وقتی به شدت زخمیش کردم

تو خواب فهمیدم مردی که کاملا میشناسمش شیطانه ولی با قیافه ای عادی..بعد چادر سفیدی سرم بود وتو حیاط روی زمین نشسته بودمو بلندبلند خدارو صدا میزدم ومیگفتم توبه...معنیش چیه؟؟؟

من خواب دیدم شیطان وارده بدن پدرم شده من می خاستم از طریقه دهان پدرم شیطان رو بیرون بکشم مرتب بسمه الله رحمان رحیم میگفتم تا اینکه دهان پدرم رو باز کردم دست به دهانش بردم اما ناگهان وحشتزده شدم و در حالی که دشنام میدادم از خواب پریدم نزدیک صبح بود لطفا به من بگویید چه معنی میتواند داشته باشد نگران پدرم هستم

خواب ديدم زني با چادر و چهره اي زيبا به طرفم امد
سايت خوبيه.

خواب دیده ام که شیطان خودش را به جای امام رضا به من نشان می دهدو به من می گوید که امام رضا (ع)هستم و به من میگوید که هیچ **** مرا نمیبیند ولی همه او را میبینند و او مرا به کار های گناه می کشاند ولی یکی از بستگانم می فهمد که او شیطان است و همان موقع با هم لعنت بر شیطان می فرستیم و شیطان که لباس قرمزی بر تنش است می سوزد و اتش می گیرد و میسوزد و به هوا می رود :shock:

خواب دیدم شیطان در گوشم چیزهایی میگفت
خودش رو نمی دیدم ولی صداش تو گوشم بود
خیلی بد بود...خیلی
تعبیرش چیه یعنی؟

خواب دیدم شیطان بر گردنم صلیب می گذارد که وقتی صلیبو دستم میگیرم دستم خوونی میشود شیطان دم داشت و یه چوب دستی که سرش برگای قرمز داشت به صورتم هم ضربه میزند این لحظه دو نام را میبینم علی و مولانا لطفا تعبیرش را بهم بگید به غیر از اینکه غذا زیاد خوردی

فرد طلب كاري براي گرفتن طلبش در خانه مان مشغول نماز خواندن بود.
وقتي داشت بيرون مي رفت ديدم شيطان است با چهره اي زشت و در لباس روحانيت.
فقط توانستم او را لعنت كنم.
اگه تعبيرش را بگوييد ممنون مي شوم

احترام گذاشتن ابلیس درخواب

خواب ديدم كه خواب بودم و يكي كنارم خوابيده بود.خودشو كامل با پتو پوشونده بود. من دستشو گرفتم.چون داشتم الكي ميترسيدم.بعد بغلش كردم. فهميدم اون شيطونه و كلي جيغ و داد كردم و تو خوابم از خواب پريدم.بيدار كه شدم تو خوابم داشتم وايه دوستام خواب شيطونط كه تو خوابم بودو تعريف ميكردم.

خواب ديدم كه در خانه ي خودمان هستيم و شيطان دنبال منه و من همش دارم از اون فرار مي كنم، شيطان هم سياه بود و آتشي دست خودش داشت در خوابم هم ديده بودم كه با دوستام مي خواستيم يه جورايي قسمتي از بهشت رو ببينيم كه وقتي نوبت من رسيد به من گفتن تو دوزخي هستي و نمي توني بري...

منم يكبار چند روز پيش خواب شيطان ديدم ولی ديشب جورديگه ای ديدم چون لباس سفيد برتن داشت همه اش جلوم در میاومد ومن هم واستاده بودم توروش ايه ی فستعذ بالله من الشيطان الرجيم ... را ميخواندم هی غيب ميشد ودوباره توی ساختمانی كه انگار مسافرتی جايی بود دنبالم ميكرد ومن هم با بچه ام فرار ميكرديم تا اينكه توی راهروی بلند كه انگار زنهايی مومن هم نشسته بودند ميخواستم برم پيششان كه شيطان نميذاشت وبالاخره به انتهای سالن هم كه ميرسيدم در شيشه ای داشت بازميكردم كه تو برم ميديدم دوباره دسته ای از انها نشسته به صورت عادی وكارهای آزمايشگاهی انجام ميدهندولی بروز نمی دادند كه شيطانند تااينكه دوباره برگشتم وفراركردم حتی يك جا انقدر توروش ايه راخواندم افتاد زمين وبه خيالم مرد ولی حين فرار دراتاقی ديم انهم كنا ر آن يكی ها درازكشيده انقار بستری شده بود ودوستاش اومدندو هي يكي دو بار رگ گردنمو فشار دادند ولی از دستشان در رفتم كتابچه يا بسته كوچكی را به سرشان كوبيدم واب جوشيده ای را به زمين ريختم تااينكه صحنه تلويزيو ن فيلم مستند را نشان دا د وديگه انگار فيلم اونهارو ميديدم

salam man khab didam tu otagham sheytane vali az khabam natarsidam o eyne baghie khabam faramoshesh kardam vali in khab kam kam vasam moshkel saz shode tabire in khab chie???

سلام من خواب دیدم شیطان تواتاقم سجاده پهن کرده داره نماز میخونه-ع****شم رودیوار میفته هی میادجلوی من ومنو میترسونه اما من اولش ترسیدم بهدجلوش وایستادم وگفتم توهیچی نیستی ما انسانها ازتوبالاتریم خلاصه کلی کلانجاررفتم باهاش به مامانم نشونش دادم گفتم این شیطانه-میترسیدم برم تو اتاقم تصویرش رودیواراتاقم میفتاد-منم مشت میزدم روش میگفتم لعنت بر شیطان اما نمیرفت به خداگفتم مگه نگفتی هرکی به شیطون لعنت بفرسته ازش دورمیشه؟اون وسطام مظلوم شده بود انگارمنو نصیحت میکرد نه نصیحت بیشترشکل موعظه بود-ع**** یه زن لخت رو دیواراتاقن نشونم داد گفت با این ارتباط نداشته باش-تواشتباه میکنی........؟نمیدونم منظور خوابم چی بود؟لطفن بهم بگین

در خواب میدیدم که شیطان به من درحال حمله کردن است ومن باصلوات اوراازخوددورمی کنم

با سلام
راستش رو بخوایین من مدت زیادیه که خواب شیطان رو می بینم
اولش مرتب به خواب من می آمد اما حالا دیگه نظم خاصی نداره !
اون اوایل خواب می دیدم که یه زنه اما من می دونم که شیطانه و به محض اینکه من حرف می زدم یا رفتاری نشون می دادم چهر اش تغییر می کرد و شیطانی می شد و شروع می کرد به جیغ کشیدن و تا اینکه آخرین بار خواب دیدم شیطان (که بازم شبیه یه زنه ) با من در یه جایی هستیم یه آقایی که به نظر همسر من می اومد هم اونجا بود من با یه خنجر اون زنه کشتم و با همسرم فرار کردیم
دفعه بعد شیطان در ظاهر یه مرد بود در حالی که مشروب می خورد و من و یه عده ایستاده بودیم و بهش فحش می دادیم ...
چرا من انقدر خواب شیطان رو می بینم ؟؟؟

من سه خواب دیدم یکی اینکه من خواستم برم حرم امام رضا اما منو راه ندادن بهم گفتن نمی تونی بیای توی حرم دوم اینکه خواب دیدم سر سفره هفت سین قران نیست ویه مار بزرگ سیاه جای قران روی سفره هفت سین هست خواب سوم هم این هست که من داشتم توی ایینه نگاه میکردم از پشت سر یه شیطان داشت بهم می خندید

خواب میدیدم که شیطان با یه سگ که مال خودش بود دنبالم انداخته خیلی هم از دستم عصبانیه اون سگش ول کرد تا من بگیره سگه وقتی به من رسید پام گاز کرفت خیلی هم درد اومد حتی وقتی از خواب بیدار شدم هنوز دردش حس میکردم

شیطان کاملا شبیه یک انسان بود موهاش هم قرمز بود سوار یک اسب سیاه شده بود

خواب دیدم یه زن که خیلی هم شیک لباس پوشیده بود اما صورتش وحشتناک بود با یه صدای مردونه شوهرمو صدا زد و شوهرم داشت می رفت پیشش که من گفتم شیطانه و لعنت فرستادیم بهش و رفت.
میشه تعبیرشو واسم بفرستید.ممنون.

خواب ديدم در حال گذر از گذر گاهي هستم كه مردم مي گويند انجا شيطان است در حال گذر در فاصله ي نسبتا زيادي در روبروي من بسري 13يا14 ساله در غالب شيتان ايستاده تا متوجه شدم كه او شيطان است از همون فاصله با چنان قدرتي من رو طرف خودش كشيد كه براي اولين بار تو عمرم احساس كردم ظهرم از ترس تركيده در حين كشيده شدن با صداي خيلي بلند كفتم خدا كه باعث شد من از اين خواب شوم بيرون بيام كسي ميتونه خواب منو تعبير كنه

باسلام من درماه گذشته دوبارشیطان رابه خواب دیدم که باصورتی زشت وزردرنگ درمیان آتش ایستاده بودومرابه پیوستن به خودش فرامیخواندودائم میگفت:«تومال منی.هرجابروی به من برمی گردی.»
خواهش میکنم تعبیراین خواب رابرایم ایمیل کنید.باتشکر

سلام همسر من خواب شيطان ديده و إز دست أو فرار ميكرده و شيطان در جهنم و آتشيه بوده و همسرم قاتم ميشود لطفا بگين چه معني داره

تعبیر خواب شیطان

سلام دوستان
اين خواب هايي كه گفتين خيلي جالب بود براي من
خواب زياد ديدم در مورد مواجه شدن با شيطان
يكي از اون خوابام خيلي روم تاثير گذاشت تا حدي كه زندگيم 180 درجه تغييركرد

خواب ديدم با معشوقم در حال گفت و گو هستيم بعد كلي حرف
و گفت و گوي عاشقونه خواهرم صدام كرد رفتم كنارش ببينمش هر كاري كردم نتونستم از جلو ببنمش يهو صداي يكي بهم گفت ( هوا زياد گرم بود ) بيا اين لباسو بپوش گرمت بشه
گفتم نكي خوامخ تا خاستم ببينمش يه هو غيبش زد ترسيدم سري داد مي زدم صدام در نمي اومد (مثل اينكه تو خواب ميدونستم كه چندبار با شيطان ملاقات داشتم )

سلام من خواب شیطان تاحالا ندیده بودم ولی خودم با جن ها در ارتباطم و حتی بین اونا یکیشون عاشقم ولی خواب دیدم یکی از بچه های شیطان منو بغل کرده به شکل پسر زیبایی و منو به آسمونا برد و چند تا مکان نشونم داد منم هی باهاش کل مینداختم و مسخرش میکردم ازش آینده رو خواستم گفت اجازه ندارم بگم منم رو بهآسمون کردم و بخدا گفتم خدایا اینم خلقت توداری اونوقت اسمشم گذاشتی شیطان بعد اون منو به احترام سرجام برد و رفت من خیلی به تعبیر این احتیاج دارم من خودم یه مدیومم ولی بعضی چیزارو متوجه نمیشم

خواب دیدم تو یه خونه چند نفری نشستن و میون اون آدما حضرت علی و خانوم فاطمه زهرا هم حضور داشتن من هم بودم شیطان هم بودیه زن خیلی محجبه به من گف باید حجاب کامل داشته باشی مثل خانوم فاطمه زهرا که شیطان تو رو نبینه منم یه چادر مشکی سرم کردم و رو صورتمم باچادر پوشوندم شیطان به من نزدیک میشد تا صورتمو ببینه من نمیذاشتم گفتم نمیشه مث خودت باشم تو هم که محجبه ای میگف نه حتی روبندم نمیذاش بزنم و میگف چشماتم بپوشون گف شیطان حضرت فاطمه رو ندیده حتی درخلوتش چون همیشه دو تا فرشته تو خلوت همراهش بودن من شروع کردم به گریه در حالیکه چادر مشکی رو صورتم بود و گفتم ماهم دوتا فرشته داریم که سمت چپی هر روز عوض میشه خیلی ترسیده بودم شیطان از هر دری وارد میشد تا صورتمو ببینه آخرش یه سوزن به سینم زد که تو خواب از دردش ناله کردم اما نذاشتم صورتمو ببینه ... خلاصه با یه دعایی تو صورتش خیره شدمو از خودم دورش کردم قد کوتاه و صورت سیاهی داشت چشامو که باز کردم دیدم آفتاب زده تعبیرشو برام میل کنید لطفا خیلی ذهنمو درگیر کرده...

من خواب دیدم یک تفریحی یا شاید گردشی رفته بودم با یک نا آشنا و آشنایان شیطان در درون آن فرد نا آشنا رفته بود و به محض این که آیت الکرسی خوندم شیطان از بدن اون فرد اومد بیرون و خود شیطان ظاهر شد بعد شیطان هرچی دعا و آیت الکرسی و بسم الله و سوره بود خوندم ولی فقط ازم دور میشد و هیچ اذیت نمی شد .....تروخدا تعبیر تقریبیش رو به ایمیلم بفرستین. خواهش میکنم

سلام.
خواب دیدم که قلبم توی دستمه و شیطان میخواد اونو به زور ازم بگیره اما نمیتونست و من نمیزاشتم . خیلی سعی میکرد. طوری که توی خواب فشار زیادی به من میومد و من این فشار رو به وضوح احساس میکردم.

من شب جمعه خواب دیدم که خانوادهمون هستند بجز خواهرام که ازدواج کردند منتظر مهمون بودیم که خواهر بزرگترم به من گفت به صورتشاشون نگاه نکن اینها شیطان هستند گفت که خیلی وحشناکند بهشون نگاه نکن بعد مامانم خیلی راحت درو براشون باز کرد اونا اومدن خونمون زیاد بودن زد و مرد و بچه مامانم خیلی راحت با اونها حرف می زد منم از ترسم چادری به سرم بود و چشم به زمین دوحته بودم و ذکر صلوات می گفتم که از من دور باشند که خواهرم دعایی داد و اینو بخون از ترسم نمی تونستم اونو بخونم. تا اینکه از خواب بیدار شدم. لطفا تعبیر کنید.ممنون

سلام خواب دیدم که در خانه منتظر مهمان هستیم ناگهان خواهرم به من گفت به صورتشان نگاه نکن آنها شیاطین هستند خیلی صورتشان وحشناک است من چادری به سر داشتم ناگهان مادرم درب رو به رویشان باز کرد و آنها وارد خانه شدند مادرم خیلی راحت به آنها صحبت می کرد و با آنان نگاه می کرد که انگار چهره وحشناک آنها را نمی دید من از ترس چشم به زمین دوخته بودم و ار ترش ذکر صلوات می گفتم که خواهرم دوباره به من دعایی داد که بخوانم ولی از لرز نمی توانستم حواسم را جمع کنم و آن را بخوانم بعد بیدار شدم لطفا خواب مرا تعبیر کنید.

سلام خواب دیدم شیطان نشسته و بر او نفرین کردم و به او گفتم که الان کاری می کنم که ناله ات در بیاید و بعد شروع به فرستادن صلوات برمحمد و ال محمد فرستادم انقدر که او را نابود کنم

من خواب دیدم که مادر شوهرم می خواد شیطان احظار کنه و بوسیله شیطان پیشکوی کند.شوهرم ومن ومادر شوهرم بودیم که من ومادر شوهرم لخت بودیم به طوری که پتو رومون انداخته بودیم تا که یه مایع زرد رنگی به خودش زد شروع به ورد خواندن کرد.ومایع رو صورتم زد.انکا ربه طرف پشت زیر گردنم چیزای نوشت شد که فقط شوهرم ومادر شوهرم میدیدنش.وپیشگویش این بود مرگ از دید اخرت مثل شارز موبایل که وقتی پر شدمرگ نزدیک است وبه من گفتن مرگم رسیده.خواهش می کنم ایمیلم بفرستین.

ادامه خوابی که کفتم .من شیطان ندیدم فقط مادر شوهرم وشوهرم دیدن برای من غیب بود.

سلام من بعد از نماز شب میخوابم و بعد از نماز صبح دیگه بیدارم همسرم از هیات اومد درو که باز کردم رفتم بخوابم وقتی خوابم برد دیدم همسرم تلوزیون رو روشن کرده از اتاقم اومدم بیرون و گفتم من تایم کمی دارم برای خواب خواهشا تلوزیون رو خاموش کن من خوابم نمیبره همینکه برگشتم به سمت اتاقم که بخوابم دیدم یه دختر چهار یا پنج ساله پشت به قبله با چادر سفید داره نماز میخونه اما صورتش دیده نمیشه وحشتم گرفته بود رفت رکوع من رفتم سمتش و داد میزدم که مث چوب تو همون حالت رکوع خشک شد و من با فریاد های بلند از خواب بیدار شدم و رفتم جای همسرم و دخترم خوابیدم ولی دایما اشک از چشام میومد و میترسیدم تعبیر بدی داشته باشه

من خواب دیدم با شیطان و همدستاش می خواستیم حافظیه رو اتیش بزنیم

سلام
من خواب ديدم يه شخصي كه احساس ميكنم شناختمش تو خواب اما نميدونم كيه يه پلاك سنگي كه ظاهر يه چشم بود رو بهم داد و من گفتم اين چشم دجاله
لطفا تعبير كنيد ممنون ميشم

من خواب دیدم روحی در خانه ما هست که دارم شیطان را لعنت میکنم و وقتی شیطان را لعنت میکردم روح هم نا پدید میشد

من در خواب دیدم روحی در خانه ما هست ومن همش شیطان را لعنت میکردم چون احساس میکردم روح میرفت و من ارام میشدم و همش میگفتم لعنت بر شیطان و چند نفر دیگه هم بودند ولی چهره انها یادم نمیاد فقط من مثل سپر جلوی انها ایستاده بودم

سلام خواب دیدم دوستم استفراغ میکرد بعد یک مردی که داشت مارو نگاه میکرد اومد جاو و استفراغ دوستمو با دست برداشت و خورد من بلند شدم و داد زدم این شیطان و بلند گفتم بسم الله الرحمن الرحیم از خواب پریدم تعبیرش چیست

چند وقت پيش خواب ديدم ماه محرم هست و حسينيه رفتم
شيطان ها در مقابل ما نشسته و با چهره اي خشمگين نگاه ميكنند
و بعد از اتمام روزه فرار كرديم و يكي از آن ها پاي مرا گرفت وكشيد اما نتوانست مرا با خودش ببرد هر طور شده فرارا كردم تعبير اين خواب چيست؟؟؟؟

خواب دیدم یکی شبیه خودم تو حمام نشته و ازم میخواد برم پیشش ولی من ازش میترسیدم و فرار میکردم اونم دنبالم میومد

خواب دیدم شیطان در ظاهر یه حیوون همش کنارم بود و من خیلی ازش میترسیدم و میخواستم بقیه رو خبر کنم ولی نمیتونستم داد بزنم نفسم بالا نمیومد و هرچقدر بیم الله میگفتم نمیرفت....نزدیک صبح بود خیلی هم ترسیده بودم

سلام من خواب ديدم توى يه خونه ويلايى هستيم که نميشناسمش اونجا توى حمومش جن رو نمى ديدم ولى کاملا احساسش ميکردم طورى که ميتونستم چهره ش رو تجسم کنم وتوخواب همش ميگفتم لعنت برشيطان وصلوات ميفرستادم وشيطان دور ميشد ولى دوباره ميومد ومن اونکار رو تکرارميکردم حتى تو خواب همسرم رو بردم اونجاکه بهش بگم اينجا جن داره ولى اون باور نکرد
اما بجز جن يه حيوون ديگه هم بود که رو سقف خونه راه ميرفت خيلى بزرگ بود رنگش سبزبود وچشمهاش زده بود بيرون خيلى ترسناک بود من تنها کارى که ميکردم همون جملات را تکرار ميکردم
لطفا بگين تعبير خوابم چيه ؟مرسى

سلام ببخشید من خواب دیدم با دوستم میریم راه بستس همه جا پر از خون و شیرست برگشتیم راه بسته بود موقع برگشتن دو مرد به ما گفتن بیایین بریم ماهم اونور میریم مارو بردن دوستمو کلا انداختن تو اون شیره ها که خونم بودن منم پاهامو با ناخوناشون میبریدن ولی من فرار کردم این چی میشه؟
ممنون میشم

سلام
اول از همه چیز ممنون از وبتون خواب من خیلی عجیبه
هیچ جا تعبیر از کنار هم بودن مار و شیطان نداره و خانه ای که شیطان در ان زنده میشود

یه خانه ی متروک پیدا کرده بودیم با دوستم که حتی یادم نمیاد من دوستی این شکلی داشته باشم وارد خانه ی متروک شدیم یه موجود روی زمین افتاده بود بلند شد اولش ترسیدیم ولی بی توجه دوستم زیر پاشو نگاه کرد یه قالی مانندی بود وقتی قالی رو از زیر پاش برداشت مار سفید رنگی اول فرار کرد بعد اون موجود شیطان دستور داد که ما رو بکشن از خونه فرار کردیم شهر پر شده بود از این مار ها که میخواستن نیشمون بزنن

دوستم یکیشونئو که به صورت من خیلی نزدیک شده بود رو گرفت و از وسط دو تیکش کرد ولی وقتی دمش رو زمین انداخت بدنش عجیب بود نمیدونم چجوری توصیفش کنم انگار دوباره داشت...

خواب عجیبی بود و هیچ جا تعبیرش نبود اگر دوستان نظری داشتن خوشحال میشم تعبیرشو برام بفرستن

خواب دیدم باشیطان درگیرشدم وازملاعکت نجات میخوام؛ج/؛

خواب دیدم اگر از خط قالی اون طرف تر برم شیطان می شوم تعبیرش چیست

باسلام خواب دیدم یکی ازفامیلامون شیطان پرست شده هرچی بهش میگم چرااین کاروکردی هیچی نمیگه .....فقط متاسف وناراحت شده بود.حالا نمیدونم تعبیرش چی میشه..؟؟؟؟؟؟/کمک ؟؟؟نکنه بلایی سرش بیاد؟

با سلام و تشکر.
خواب دیدم رفتم خونه دوستم که متاهله. نشسته بودیم زنشم بود که یه هوو یه بچه اوردن دیدم اصلا شبیه بچه انسان نیست سیاه سیاه بدن پر مو های بلند تا گذاشتنش زمین به من نگاهی کرد و گفت خخخخ مثل سگ یه دندون بزرگ قرمز هم داشت با این که خیلی کوچیک بود. من ترسیدم گفتم این بچه کیه گفت بچه همسایمون نمیتونست راه بره رو شکم کمی حرکت میکرد دست و پاش شبیح دست و پای پرنده ها بود کوچیک با ناخن های بلند.. یک هو مامانم نمیدونم از کجا پیداش شد گفت این بچه رو پس بدید براتون نحسی و بدبختی میاره . منو میگی از ترس سریع پا شدم از خونه رفتم بیرون از خواب پریدم.
من صبح فکر کنم حدود ساعت ده خواب دیدم. بعد من قراره چند روزه دیگه برم خواستگاری..
لطفا کمکم کنید مرسی.

سلام خواب دیدم یکی از خواهرانم فقط مثل بچه ها بهونه گیری میکنه که این غذا رو نمخوام اون غذا رو نمیخورم و یه آدم زشت که میدونستیم شیطان هست هی تحریکش میکرد و حرفاشو تصدیق میکرد من و خواهر دیگم بهش میگفتیم همین خوبه به حرفاش گوش نده ولی خواهرم فقط حرف خودشو میزد و نه به ما ونه به شیطان هیچ توجهی نداشت لطفا تعبیرشو بهم بگید ممنون

سلام خواب دو مار را دیدم ،اولی را باچوب کشتم دومی داشتم می زدم که از خواب بدار شدم الان یادم نیست در خانه بودم یا بیرون ولی چند سال پیش هم در خواب مشابهی دو مار در خانه دیدم که یکی از آنها را کشتم قبل کشتن دومی از خواب بیدار شدم

سلام خواب اسب کوچک شیطان رو دیدم
روستا دهات تو چند نفر مردان بهم گفتن باید اسب شیطان رو بکش برای داداشماخلاقش خوب میشه بعدش مجبورم اسب رو بکشم. بخاطر داداشم آروم بشه یه دفعه بیدار شدم.ترسیدم اسب شیطان یعنی چه؟لطفأ بگو خیلی نگرانم من ناشنوا هستم و داداشم ناشنواس

من خواب دیدم در خانه ی خودمان هستم با خواهرم و مادرم و خالم هم اومده پیشمون منم با ذوق و شوق داشتم وسایل مدرسه ام رو نشونش میدادم..مامانم ب طبقه ی پایین خونمون رفت بعد از چند دقیقه هم از داخل حموم صدا میومد هم از طبقه ی پایین خونمون صدای ظرف میومد.ب خواهرم گفتم تو هم میشنوی؟گفت اره و با ترس ب من نگاه کرد خاله ام گفت حتما مامانتونه بعد خواستم حرفی بزنم ک مامانم از توحموم بیرون اومد گفت این صداها چیه از پایین (آشپزخونه)میاد؟ بعد در همون لحظه صدای پا اومد هممون برگشتیم ب سمت پله ها نگاه کردیم..یهو ی ****ی ک خودشو شبیه خواهرم کرده بود از پله ها اومد بالا ولی ی تتو رو دستش داشت ب زبان عربی شایدم یونانی..

خلاصه برای اینکه بفهمم کدوم خواهرمه پای خواهرم کنارم بودو لگد کردم ک دیدم تغییر خاصی نکرد فقط چهره اش از درد جمع شد و فوشی نثارم کرد و مطمئن شدم خواهرمه.بعد ب سمت جن رفتم و صلوات فرستادم یهو جن ب سمتم اومد و گردنمو با دو دستش از پشت فشار میداد خواهرم گفت:مگه نمیدونی بعضی جن ها با صلوات بیشتر نزدیکت میشن؟بعد اون جنه ک گردنمو فشار میداد منم تو دستش تغلا میکردم یهو با ناخنام رو دستش با شدت کشیدم و اونم جیغ میکشید بین انگشت پاهاش پره داشت بعد منو انداخت پایین فکرکنم سوره ی صمد رو خوندم و یهو ی نور سفیدی ک چشممو میزد اومد منم از خواب بیدارشدم توروخدا بگید تعبیرش چیه

روی دستشم ی نوشته تتو شده ب عربی یا شایدم یونانی بعدش چند ماه پیش هم خالم خواب دیده بود شیطان پرست شدم همون لحظه نزدیکای صبح بود بهم ز زد ولی درست و حسابی خوابشو تعریف نکرد

خواب دیدم شیطان عاشق من شده

گفت من اومدم که تو رو وسوسه کنم
اما عاشقت شدم

و من فقط گریه میکردم

من سرگیجه پوشیده بودم اونم سیاه پوشیده بود مردی جوان و خوش سیما بود
بعد منو بوسید و اشکهایم با دستمال کاغذی پاک کرد
گفت من هزارو پونصد ساله کارم آینه با مردم بتازم.
منو برد توی صحرا و لشگرشو نشونم داد
من در تمام خواب گریه میکردم.

توی دستمالی که توی جیبم بود یه مورچه زرد درشت مال ماقبل تاریخ بود با چشم آیی خیر درشت من ترسیدم و انداختم زمین
خواستم از د بیرون بیام جلوش یه عقرب زرد بود مال ماقبل تاریخ

نه شام زیاد خورده بودم نه فیلم ترسناک دیده بودم
خلاصه تو خابم شیطان عاشق من شده بود و خودشم نمیدونس چکار بکنه کلافه بود

من ۲سال پیش خواب دیدم چندتا فرشته اومدن منو با سگام بردن به سمت قلمرو شیطان.تو مسیر میرفتم تو جهنم و میومدم بهشت تا رسیطم به قلعه ای خا****تری دورش پر کلاغ بود.یه مرد چاق بسیار زشت اونجا بود بهم گفت باید واسم کار کنی وگرنه میگشمتو عزیزاتو میگیرم.موهای دستش که خیلی زبر بودو کندو داد بهم گفت هر شب ۳منتظرم باش.از اون موقع تا چند ماه پیش هر شب ساعت ۳بیدار میشدم و بو سوختنیو و روح میدیدم.پریشب دوباره خواب دیدم همه فامیلام بودن مردی با سیبیل و یه عینک که فقط رو یه چشش بود اومدو گفت من همه کشتو ازت میگیرم تو باید مال من بشی.نه شام خورده بودم نه چیزی.نگرانم.تو خواب قران میخوندم اما دور نمیشد و میگفت تو مال منی نمیتونی فرار کنی.چیکار کنم.نه دعا نه قران تاثیری نداره

سلام علیکم نیاز به اعتقاد واقعی هست، بعد میشه هرچی رو از خودت دور کنی شیطان که سهله!

سلام .دوستم خواب دیده من داشتم گوشتمو با قیچی میبریدم. بعد دوستم پرسیده چرا اینطور میکنی؟ گفتم آخه من از جنس آتشم و تو از خاکی .من چیزیم نمیشه.بعد فیلم ی نفرم و همین بلارو سرش آورده بودم نشونش دادم. این خوابو زمانی دیدن و تازه اذان صبح گفتن و من بعدش خواستم بیدارش کنم

شب موقع خواب ترانه ای با متن می ومیخانه در ذهنم می امد وبیرون نمی رفت.سپس تسبیحات اربعه را با صلوات خواندم وخوابم برد.در خواب دیدم شیطانی درونم هست ومی دانستم باید ان را خارج کنم.شروع کردم به صلوات وخوانذن تسبیحات اربعه صدام کلفت و وحشتناک بود به سختی می خواندم ولی می خواندم تحت فشار بسیار شدیدی بودم حس می کردم مغزم در حال ترکیدن است.عاقبت با گفتن لااله الاالله خلاص شدم وازاد.تعبیرش چیه ؟تشکر

سلام.الان ۲ساعته خواب شیطان رو میدیدم یعنی بختک نبود خودم حس میکردم کهذشیطانه یه حاله ی سیاه که میاد وارد بدنم میشه سورهنناس توحید ایهالکرسی رو او خواب میخونم در حین خوندن هم اذییتشو بیشتر میکنهخیلی میترسم خیلی وحشتناکه تمام بدنم بی حس میشه تو رو خدا کمکم کنید

بسم الله الرحمن الرحیم ...من خواب دیدم که در یک مجلس کتابی به من دادن که کتاب شعر بود ودر اخر ان ع****ی بود مردی خوش سیما در میان ان ع**** تک چشمی بود که به ان نگاه کردم دیدم خانه خدا را مکه مردم همه به سجده افتاده بودن وبالای سر انها شیطان لخت به رنگ سبز وتک چشم بر هوا ایستاده به صورت یک دستبه بالا ودست د یگر به پایین

سلام عزیزان روز شهادت امام رضا بعد از نماز صبح خوابم برد توی خواب دو تا پای شیطان دیدم که چکمه های خودرا در آورد وارد رخت خوابم شد بصورت بهلو خوابیده بودم از پست طوری بغلم کرده بود که دو تا دستاش جلوی چشام بود اصلا اذیتم نمیکرد هر چی میخواستم بیدارشم نمیتونستم و همش سنگینی شیطان را حس میکردم شروع کردم به آیه الکرسی خواندن که همش حواسم پرت میشد و از اول دوباره شروع به خواندن میکردم اینقدر تلاش کردن به بیدارشدن و از طرفی به آیه الکرسی خواندن که یک دفعه بیدار شدم دیدم کنارم نیست !!! خیلی ترسناک بود دستورالعملی ارائه فرمایید دیگر طرفم نیاد متشکرم فقط تعبیرش اگه به نظرتون منفی است فقط راهکار ارائه فرمایید ممنون