عدم برابری ديه بين زن و مرد - 1

امروزه يکي از مسائل مهمي که در ق.م.ا ما بحث بر انگيز بوده و شبهات زيادي را در اذهان ايجاد کرده است موضوع تفاوت قصاص و ديه بين زن ومرد است . در ق.م.ا به پيروي از فقها اماميه در قصاص و ديه بين زن ومرد تفاوت است .  
مقدمه :
 امروزه يکي از مسائل مهمي که در ق.م.ا ما بحث بر انگيز بوده و شبهات زيادي را در اذهان ايجاد کرده است موضوع تفاوت قصاص و ديه بين زن ومرد است . در ق.م.ا به پيروي از فقها اماميه در قصاص و ديه بين زن ومرد تفاوت است . در صورتي که امروزه در بسياري از کنوانسيون ها و اسناد بين المللي تاکيد بر رفع تبعيض عليه زن و رعايت تساوي بين زن ومرد و عدم تبعيض براساس جنس مي باشد . براي بررسي دقيق و وضعيت حکم قصاص و ديه و تفاوت آن بين زن ومرد و روشن شدن اين مسئله نياز است که مسائل فقهي و حقوقي که در اين مورد وجود دارد را مورد بررسي قرار دهيم . در اين مقاله ما موارد زير را به ترتيب بررسي مي کنيم : 
1- تفاوتهايي که بين زن و مرد در ق.م.ا قرار دارد . 2- مفهوم مواد قصاص وديه در ق.م.ا ايران 3- آفرينش زن 4- نگاهي به زن در ادوار تاريخ 1-4 حقوق زنان در اسناد بين المللي 5- نظر فقها در مورد قصاص و ديه 1-55 قصاص الف - قصاص از نظر فقهاي اهل سنت / دلائل اين گروه از فقها 
ب - قصاص از نظر فقهاي اماميه / دلائل اين گروه از فقها 
2-5 قصاص اعضا و جوارح 3-5 ديه در فقه اهل سنت وشيعه 
6- نظر اساتيد و علماي مؤخر 7- نظرات نگارنده در مورد مطالب ذکر شده 8- نتيجه گيري 
2- تفاوتهايي که بين زن ومرد در ق.م.ا قرار دارد :
در ق.م.ا ايران بين زن ومرد در چهار چيز تفاوت وجود دارد :
1- زمان مسؤليت کيفري : 
اولين تفاوتي که بين زن و مرد وجود دارد در مورد مسئول شناختن فرد در مقابل جرمي که انجام مي دهد است در م 41 ق.م.ا گفته که اطفال در صورت ارتکاب جرم از مسئوليت کيفري مبرا هستند و درتبصره 11 ماده مذکور عنوان کرده که منظور از طفل کسي است که به سن بلوغ شرعي نرسيده باشد و به حکم م 1210 سن بلوغ براي پسران 15 سال تمام قمري وبراي دختران 9 سال تمام قمري است .
2- شهادت زن در دادگاه :
دومين تفاوت موجود در ق.م.ا اين است که زن ومرد در شهادت دادن در دادگاه با هم اختلاف دارند . مثلاً در بعضي موارد با شهادت زن اصولاً جرائم قابل اثبات نيست. (ماده 119،153،137،170،237،199،1899،) و در بعضي موارد هم شهادت دو زن با شهادت يک مرد قابل اثبات است. ماده 74،75 
3- ديه :
ديه از جمله وجه تمايز هايي است که بين جنس مذکر و مونث در ق.م.ا ايران وجود دارد در ماده 300 بيان مي دارد ديه قتل زن مسلمان خواه عمدي و خواه غير عمدي نصف ديه مرد مسلمان است . 
4- قصاص :
در مورد قصاص بين زن ومرد تفاوت وجود دارد بدين معني که اگر زني از روي عمد (عمداً) مردي را به قتل رساند قصاص مي شود ولي اگر مردي زني را عمداً به قتل مي رساند در صورتي قصاص مي شود که خانواده مقتوله فاضل ديه را به خانواده قاتل بپردازند . 
حال در اين مقاله همانطوري که در مقدمه آن ذکر کرديم از بررسي شماره 1و2 خود داري مي کنيم و شماره 3و4 آن را بخوبي شکافته ومورد بررسي قرار مي هيم . 
3- مفهوم مواد قصاص و ديه در ق.م.ا :
در مورد مفهوم قصاص مي توان گفت که قصاص يکي از آن 5 جمله مجازاتهايي است که در ماده 12 ق.م.ا ذکر شده است و در ماده 144 قانون مذکور در تعريف خود قصاص آمده است که : " قصاص کيفري است که جاني به آن محکوم مي شود که بايد با جنايت او برابر باشد ." نکاتي را که مي توان در مورد اين ماده بيان کرد عبارتند از : 1- مستند شرعي قصاص آيه ي ( ولکم في القصاص الحياة يا اولي الباب ) است .
2- قصاص رانبايد با اعدام يکي دانست . مجازات سالب حيات يا اعدام از انواع مجازاتهاي تعزيري و بازدارنده است در حالي که قصاص خودش يکي از 5 مجازات اصلي مندرج در م 12 است . 
3- قصاص فقط مخصوص قتل عمد و قطع عضو عمدي است اما اعدام درقوانين متفرقه مصاديق متعددي دارد . 

م 207 "هرگاه مسلماني کشته شود قاتل قصاص مي شود و ..." 
1- در اينجا منظور از مسلمان در ماده پنج حدود و قصاص { ماده 207ق.م.ا } مطلق مسلمان است خواه مرد باشد يا زن صغير باشد يا کبير . 
م 209 هرگاه مرد مسلماني عمداً زن مسلمان را بکشد محکوم به قصاص است ليکن بايد ولي زن قبل از قصاص قاتل نصف ديه مرد را به او بپردازد . 
1- با توجه به اين که فاضل ديه حق قاتل است و بايد قبل از قصاص به او پرداخت شود ودر ملکيت وي استقرار پيدا کند مي تواند از آن صرف نظر نمايد و در اين صورت اجراي قصاص بلامانع است . نظريه 1669/7- 29/11/1373 اداره حقوقي 
ماده 208 " هرگاه مردي زني را به قتل رساند ولي دم حق قصاص قاتل را با پرداخت نصف ديه دارد و در صورت رضايت ، قاتل مي تواند به مقدار ديه يا کمتر يا بيشتر از آن مصالحه نمايد . 
ماده 15 ق.م.ا در مورد تعريف ديه بيان مي دارد که ديه مالي است که از طرف شارع براي جنايت تعيين شده است . 
نکات اين ماده 1- ديه در حکم ما ترک ميت است و طبق قوانين ارث بين ورثه تقسيم مي شود . نظريه حقوقي شماره 10176- 23/10/1371 
طبق ماده 12 ديه مجازات است ولي ماهيت دين دارد بنابراين با فوت محکوم عليه ساقط نمي شود و از ورثه و يا از دارايي او استيفا مي شود . 
پرداخت غرامت از طرف شرکتهاي بيمه يا سازمان تامين اجتماعي ديه محسوب نمي شود . نظريه اداره حقوقي 4581/7- 30/8/1365 
ماده 2733 / در قصاص عضو ، زن و مرد برابرند و مرد مجرم به سبب نقض عضو يا جرحي که به زن وارد نمايد به قصاص عضو و مانند آن محکوم مي شود ، مگر اين که ديه عضوي که ناقص شد ثلث يا بيش از ثلث ديه کامل باشد که در آن صورت زن هنگامي مي تواند قصاص کند که نصف ديه آن عضورا به مرد بپردازد . 
ماده 294 / ديه مالي است که به سبب جنايت بر نفس يا عضو به مجني عليه يا به ولي يا اولياي دم او داده مي شود . 
نکته : 1- ديه تبديل به حبس نمي شود و حبس محکوم عليه هرگز بابت ديه محسوب نمي شود و از مقدار آن نمي کاهد . نظريه 6457/7- 18/11/67 اداره حقوقي 
ماده 300/ ديه قتل زن مسلمان خواه عمدي و خواه غير عمدي نصف ديه مرد مسلمان است . 
ماده 301/ ديه زن ومرد يکسان است تا وقتي که مقدار ديه به ثلث ديه کامل برسد در آن صورت ديه زن نصف ديه مرد است . 
3- آفرينش زن :
 اما در اين قسمت از مقاله به اجمال در مورد آفرينش زن و به عبارت ديگر در مورد چگونه آفريده شدن زن ومرد مطالبي را ذکر مي کنيم . اما اگر بخواهيم بدانيم نظر قرآن را در مورد خلقت زن ومرد چيست ، لازم است به مساله سرشت زن و مرد که در ساير کتب مذهبي نيز مطرح است توجه کنيم . قرآن نيز در اين موضوع سکوت نکرده است . اولاً/ بايد ببينيم قرآن زن ومرد را يک سرشتي مي داند يا دوسرشتي يعني آيا زن ومرد داراي يک طينت وسرشت هستند يا داراي دو طينت و سرشت ؟ قرآن با کمال صراحت در آيات متعددي مي فرمايد که زنان را از جنس مردان و ازسرشتي نظير سرشت مردان آفريده ايم . قرآن درباره آدم اول مي گويد : " همه شما را از يک پدر آفريديم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار داديم ." (سوره نسا، نحل ، روم) 
در قرآن از آن چه در بعضي کتب مذهبي است که زن مايه اي پست تر از مايه مرد آفريده شده و يا اين که به زن جنبه طفيلي و چپي داده اند و گفته اند که همسر آدم اول از عضوي از اعضاي طرف چپ او آفريده شده اثر و خبري نيست . 
 يکي ديگر از نظرات تحقير آميز در مورد زن اين است که مي گويند زن عنصر گناه و وسوسه است به طور کلي بيان مي دارند که زن شيطان کوچک است و مرد مبرا از گناه است اين زن است که مرد را به گناه مي کشاند مي گويند آدم که اول فريب شيطان را خورد از طريق زن بود شيطان حوا را فريفت و حوا ادم را . قرآن در اين مورد نه حوا را به عنوان مسئول اصلي معرفي مي کند و نه او را از حساب خارج مي کند . قرآن داستان آدم و حوا را بيان مي کند و آن جا که پاي وسوسه شيطان را به ميان مي کشد ضمير را به شکل تثنيه مي آورد ميگويد : فوسوس لهما الشيطان (اعراف20) شيطان آندو را وسوسه کرد . فدليهما بغرور (اعراف 22) 

شيطان آندو را به فريب راهنمايي کرد ، وقاسمهما اني کلما لمن الناصحين ( اعراف 21) يعني شيطان در برابر هر دو سوگند ياد کرد که جز خير آنها را نمي خواهد . يکي از نظرات تحقير آميز در مورد زن در ناحيه استعداد روحاني و معنوي زن است که مي گويند زن مقامات معنوي الهي را نمي تواند طي کند زن نمي تواند به مقام قرب الهي آن طور که مردان مي رسند برسد . قرآن در آيات فراواني تصريح کرده است که پاداش اخروي و قرب الهي به جنسيت مربوط نيست قرآن در کنار هرمرد بزرگ و قديسي از يک زن بزرگ و قديسه ياد مي کند . 
 از همسران آدم و ابراهيم و از مادران موسي وعيسي در نهايت تجليل ياد کرده است . يکي ديگر از نظريات تحقير آميز در موردزن اين است که مي گويند زن براي مرد آفريده شده است . اسلام هرگز چنين سخني ندارد . اسلام با صراحت بيان مي دارد زمين ،آسمان ،ابر،گياه ،حيوان براي انسان آفرينده شده است ولي هرگز نگفته زن براي مرد آفريده شده است . اسلام مي گويد : هريک از زن ومرد براي يکديگر آفريده شده اند : هن لباس لکم و انتم لباس لهن (بقره /178) زنان زينت و پوشش شما هستند وشما زينت و پوشش آنها . در پايان اين قسمت مي توان اين نکته را برداشت کرد که قرآن با يک فکر رايج آن عصر و زمان که هنوز هم در گوشه وکنار جهان بقايايي دارد ، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از اين اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شيطان کوچک است مبرا کرد . 
4- نگاهي به زن در ادوار تاريخ :
 با نگاهي اجمالي در تاريخ زندگي اقوام گذشته اين واقعيت به خوبي روشن مي گردد که زنان در آن دوران از جايگاه ومنزلت خوبي برخوردار نبوده اند ولي بعد از اين که شريعتهاي آسماني بر دل جوامع انساني طنين انداخت شان ومرتبت زن فزوني يافت حال به بررسي اجمالي نظرات و ديدگاههاي اقوام و تمدن گذشته مي پردازيم تا به وضوح به موقعيت زنان در آن جوامع پي ببريم . 
 زن در يونان باستان : يونانيان زنان را تنها براي ادامه نسل و کارهاي خانه مي خواستند به گفته گوستان ولوبون اگر زني يک بچه بي قواره وناقص مي زائيد اورا مي کشتند زن در آن زمان در کوچکي مطيع پدر و درجواني مطيع شوهر و در پيري مطيع پسران بود . يونانيان زن را شيطان مي دانستند و زن به آساني مورد معامله قرار مي گرفت . در اسپارت که از شهرهاي يونان بود اگر زني از پسر زائيدن محروم مي شد او را به مرگ محکوم مي کردند . 
 زن در روم باستان : از اظهار نظر پژوهشگران در مي يابيم که زنان در روم باستان از وضعيت نامطلوبي برخوردار بوده اند حتي آنها را به عنوان مظهر و سمبل شيطان تلقي مي کرده اند . به همين خاطر از خنديدن و صحبت کردن آنها جلوگيري مي کردند زنان رومي مانند اشيا به شمار مي آمدند يعني پس از مرگ مانند اشيا به ارث برده مي شدند . به طور کلي مي توان گفت که حتي در صورت خوب بودن آنها را مستوجب عقوبت و شکنجه مي دانستند . 
زن در هند : در آيين بودايي که يکي از اديان هنديان است زنان از حقوق ومنزلت اجتماعي محروم بودند و آنها زن را دروازه اصلي جهنم مي دانستند و همچنين زن از کسب دانش محروم بود در قانون مانوي چنين آمده " زن در طول زندگي بايد در قيموميت مرد باشد . "
زن در چين : در چين اگر دختري متولد مي شد خويشان به نزديکان طفل تسليت مي گفتند و خانواده طفل به علامت عزا يک دانه دوک ( آلتي که بدان نخ يا ريسمان دوزند ) بر در خانه خود مي آويختند .
زن در فرانسه : فرانسويان عقيده داشتند زن رفيق مار و فرستاده شيطان است . حتي مجمع ديني فرانسه در سال 1308 ميلادي پس از بحثهاي زياد درباره ماهيت زن چنين نظر داد که " زن انسان است اما براي خدمت مردان آفريده شده است . " 
 زن در ايران باستان : انديشه ايران باستان درباره زنان نسبت به اقوام ملل ديگر بهتر بوده است . ولي بازنگرش حقارت آميز نسبت به زن وجود داشت همانطوري که پرفسور کريستين درباره اعتقادات زمان ساسانيان مي نويسد : " که شهريار ( خسرو پرويز ) از اين ميل (داشتن زن زياد در حرمسرا ) سير نمي شد و هرجا زني را که با وضعيت مناسب مي ديدند به خدمت او مي بردند . 
در قواني عيلامي زن و مرد از تساوي برخوردار بودند آنها زن و مرد را در تقسيم ارث يکي مي دانستند حتي در بعضي موارد زماني که ارث را به طور مساوي بين فرزندان خود تقسيم مي کردند نام دختران را بر پسران مقدم مي دانستند . 
 در اعراب جاهليت : نگرش اعراب جاهليت نسبت به دختران واضح و روشن است آنها دختران را مايه سر افکندگي مي دانستند و آنها را زنده به گور مي کردند .

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت چهارم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت سوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت دوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت اول