قلعه ... منوچهر آتشی
- توضیحات
- دسته: آهنگ دیگر (مجموعه اشعار)... منوچهر آتشی
- بازدید: 394
قلعه
نعل ها در ریزش زرینشان گویی
در طلسم بی شتابی مانده اند
وان غبار سکن بی مرد را
جاودان بهر فریب چشم راه اندیش من افشانده اند
خالی این جاده را ، تا کومه ها ، تا کاخ های دور
خش خش برگی نکرد از خواب خوش بیدار
وین سکوت شوم همزاد مرا
ضربه ی سم سوار گمرهی نشکست
مانده پا در باتلاق بهت
نعره های بی طنین وحشتم را در تمام خاک گوشی نیست
از پس هر خار بوته خیره با تردید
چشم هایی باز می پاید مرا اندیشنک
سایه ی هر برگ برگی باشد از در لانه ی توفان
تا نیفتد در طلسم من
می خزد پنهان و سینه می کشد بر خاک
قلعه در گرداب وحشت ، تن فروتر می دهد هر دم
باز مانده پیش پایش هر کلاف راه
بسته مانده بر نگاه انتظارش پای هر پوینده حتی باد
پنجره های عبوسش تشنه ی یک پرتو امید
برق شلاقی به پشت اسب
برق سنگی زیر نعلی گرم
زندگانی گرد او سنگ است و سنگ افشان
سنگ نفرت در فلاخن دارد آماده
دست کیداندیش هر پنهان
آفتابش زاد و زیور سوخته است
دست نفرین تن به تیرش ، دوخته است
خالی پر خوف وهم انگیز او
کس نمی داند چه افسون ها به خویش اندوخته است
جا به جا دندانه های برج و بامش را
بس کمند آویخته
پای رفتن هر که را بوده است ، گویی
بی گمان خود را رهانده ز این قفس بگریخته
کس نداند این حصار هرزه مفتوح کدامین پیر سردار است
کس نداند ، کی ، کدامین جادو ایین زن
شوی با دیهیم خود را زهر در جام می آغشته است
خویشتن ویم برج خونین آستین را ، بیوه کرده است ؟
کس نداند ، لیک
این غبار اندیش دل از آرزوی سرگذشتی آنچنان سرشار
در سکوت وحشی پر آفتاب خویش
با مناجاتی غمین ، با مرگ در پیکار
از درون تیره شوید زنگ تیمار
بشکنید ای نعل ها بغض هزاران سنگ را بر ساحل این راه
جاده ی تا هیچ آبادی
بلکه نخل دودی از انسان
بشکفد بی انتهایش را
آسمان بی نسیم پر غبارم را که شبهایش
خاموش از فانوس بندرگاه اخترهاست
ای پرنده های سنگستان کوه دور
پر کنید از بال کوبیهای پر جنجال
های ! مرغان بلورین بال بارانها
شیشه های تیره ام را بشکنید از ضربه ی منقار
بار دیگر بر حصار من گیاه زندگانی را برویانید
زندگی را بار دیگر با من آرایید
گردی از ره برنمی خیزد ، دریغ
برگی از صحرا نمی جنبد که : ماری رفت
لاشه ی این افعی بیجان ز مهر و زهر متروک است
قصه ی پیران یاوه گر
کار خود را کرده است
قصه ی پیران بیماری که شبها پای آتش ها
از کلاف خویش بگشودند و زنجیر بسی افسانه پیچیدند
نیش هرزه بازکردند و طلسم کینه بر دیوار من بستند
مادر ! آنجا قلعه ی پیری است
گشته در پای حصار هرزه اش شهزاده ی گلگون سواری سنگ
مانده در هر غرفه اش خورشید چهره دختری در بند
مرغ آنجا بال می ریزد
اسب آنجا نعل می ریزد
در دل آن قلعه سحر آمیز شمشیری است
هر که آن شمشیر را یارد به چنگ آرد
قلعه ها را فتح خواهد کرد
دختران را نیز
دشت خاموش است
جنبشی از برگ و بادی نیست
کهنه زخمش باز گشته ، یاد زخم و دردش از سر می رود قلعه
هر نفس در گل فروتر می رود قلعه
آخرین آواز های او
قطره های آب را ماند چکد بر تپه های شن
ای سواران خم شده بر یال مرکب ها
ای سواران سیمگونه تیغتان در اهتزاز
دخترانی را که روی کوهه زرین زین افکنده اند
غرفه آذین کرده ام سوزانده ام عود و عبیر
شستشوشان می دهم در چشمه های شهد و شیر
از عصیر نابتر انگور خاک
در بلورین جام های لعل گون دارم شراب
از پر مرغان مهتاب آشیان
بستر شور آفرین گسترده ام بر تخت های عاج
بزمتان آماده دارم ای سواران
پر کنید این راه نفرین کرده را از گرد
پر شوید ای دشت ها ، از مرد
ای سواران ، تشنه ی غوغای انسانم
آرزومند طنین نعل زرین سوارانم
از تن چرکین دیوان
وز خروش قهقهه های هراس انگیز آنان
من ، دلم آشوب بگرفته است
پکی لبخند هاتان را بیفشانید در ایینه های من
پلکان را بشکنید از ضربه چکمه هاتان
وحشت سرداب ها را بشکنید از بانگ خویش
تیرگی رابشکنید از برق و تیغ
بادهای مرده در دهلیز ها را راه بگشایید
تا به دشت دور بگریزند
گردن افسانه های کهنه را زنجیر بردارید
تا به کام شب فرو ریزند
ای ! انسان چشمه ی افسانه ها
از شگفت من
قصه های تازه کن آغاز
تا سواران سوی من تازند باز
تا ز جلد کهنگی شمشمیر های خسته برخیزند
تا دوباره تیغ بازان بر سر اندیشه های خویش بستیزند
دختران تا حسن خود بینند در ایینه ام
تا ز مهر کنده گردد سینه ام
ای سواران
کاش این دروازه بگشایید
وی پرنده ها
کاش
قلعه را گرداب ماسه ، همچنان افعی فرو بلعید
قلعه دیگر نیست
قلعه ای گویا نبوده است آنچنان که رفت
مرز تا مرز افق دشت است و دشت و دشت
مرز تا مرز افق باد است و باد و باد
برگی از هامون نمی جنبد
راه در خواب است
مطالب مشابه
insert_link
local_library براي تست رنگ رژ لب آن را ...
insert_link
local_library هنگام رژ زدن، رژي را انتخاب کنيد که ...
insert_link
local_library شعر سازنده ... شعر طنز
insert_link
local_library وصلت ناجور ... شعر طنز
insert_link
local_library خیابان خوابها ... شعر طنز
insert_link
local_library دوستت دارم ... شعر طنز
insert_link
local_library سکه درمان من است ... شعر طنز
insert_link
local_library شاعری شهردار تهران شد ... شعر طنز
insert_link
local_library هشدار ایمنی ... شعر طنز
insert_link
local_library پینگلیشعر! ... شعر طنز
insert_link
local_library چه عصر ارتباطاتی ... شعر طنز
insert_link
local_library بودجه فرهنگی ... شعر طنز
insert_link
local_library هجوم فرهنگي ... شعر طنز
insert_link
local_library بگذار ترا به لب تبسم برسد ... شعر طنز
insert_link
local_library سن ايچ نامه ... شعر طنز
insert_link
local_library خنجر ... شعر طنز
insert_link
local_library دراز ! ... شعر طنز
insert_link
local_library خاطره ! ... شعر طنز
insert_link
local_library با عرض معذرت از رهی معیری ... شعر طنز
insert_link
local_library شهر عشق ... شعر طنز
insert_link
local_library احترامن! ... شعر طنز
insert_link
local_library زخم نا مرحم ... شعر طنز
insert_link
local_library به خدا که منم هنرمندم! ... شعر طنز
insert_link
local_library دانه ... شعر طنز
insert_link
local_library دو دانشجو ... شعر طنز
insert_link
local_library نوکیا ... شعر طنز
insert_link
local_library مرگ شهری ... شعر طنز
insert_link
local_library آثار باستانی ... شعر طنز
insert_link
local_library طرح عقیم سازی گربه های تهران ... شعر طنز
insert_link
local_library رسم زمونه ... شعر طنز
insert_link
local_library شیوه سخن ... شعر طنز
insert_link
local_library شطحیات ... شعر طنز
insert_link
local_library ازدواج دانشجویی ... شعر طنز
insert_link
local_library فشار کاری ... شعر طنز
insert_link
local_library پدر شعر ... شعر طنز
insert_link
local_library نوع دوستی ... شعر طنز
insert_link
local_library ولی افتاد مشکل ها ... شعر طنز
insert_link
local_library بنزین و هوس سوختن ... شعر طنز
insert_link
local_library داني كـــه چيست دولت ؟ ... شعر طنز
insert_link
local_library اگـــــــــــر دیدی جوانی بر درختی ... ش
insert_link
local_library الهي تو بميري من نميرم ... شعر طنز
insert_link
local_library تعبیر خواب آب - لوک اويتنهاو - منوچهر
insert_link
local_library تعبیر خواب قلعه - بارو
insert_link
local_library تعبیر خواب قلعه
insert_link
local_library کاروان ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library احساس ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library مرگ دیگر ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library نیلوفر ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library بر سواد سنگفرش راه ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library کابوس ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library ناقوس ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library غروب ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library شاید ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library صلح ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library دختر خورشید ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library دید ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library مهرگان نو ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library ای فردا ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library شبگیر ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library آزار ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library پرده افتاد ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library برسنگ چشم او ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library اندوه ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library درد گنگ ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library نوش نگاه ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library اندوه رنگ ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library آشنا سوز ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library آواز نگاه تو ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library عشق گمشده ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library می خواهم از تو بشنوم ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library مرگ روز ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library شب سیاه ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library َشبتاب ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library در لبخند او ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library نگاه آشنا ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library آنا ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library سراب ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library بانگ دریا ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library زمین ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library مرجان ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library بیرون شد از گمار ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library ز بال سرخ قناری ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library آزادی ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library بازگشت ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library شادباش ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library صبوحی ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library گریه سیب ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library سقوط ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library پرنده می داند ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library خواب ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library مرثیه جنگل ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library فلق ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library طرح ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library سرخ و سفید ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library من به باغ گل سرخ ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library هول ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library شکست ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library برای روزنبرگ ها ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
local_library گریه ... هوشنگ ابتهاج
insert_link
نظرات (0)