بر سواد سنگفرش راه ... هوشنگ ابتهاج

بر سواد سنگ فرش راه

 با تمام خشم خویش
با تمام نفرت دیوانه وار خویش
می کشم فریاد 
 ای جلاد 
ننگت باد 
آه هنگامی که یک انسان 
می کشد انسان دیگر را 
 می کشد در خویشتن 
انسان بودن را 
بشنو ای جلاد 
 می رسد آخر 
روز دیگرگون
 روز کیفر 
 روز کین خواهی
 روز بار آوردن این شوره زار خون 
زیر این باران خونین 
 سبز خواهد گشت بذر کین 
وین کویر خشک 
بارور خواهد شد از گلهای نفرین 
 آه هنگامی که خون از خشم سرکش
در تنور قلبها می گیرد آتش
برق سرنیزه چه ناچیزست 
و خروش خلق
هنگامی که می پیچد 
چون طنین رعد از آفاق تا آفاق 
 چه دلاویزست 
 بشنو ای جلاد 
 می خروشد حشم در شیپور 
می کوبد غضب بر طبل 
هر طرف سر می کشد عصیان 
و درون بستر خونین خشم خلق 
زاده میشود طوفان 
بشنو ای جلاد 
و مپوشان چهره با دستان خون آلود 
می شناسندت به صد نقش و نشان مردم 
می درخشد زیر برق چکمه های تو 
لکه های خون دامنگیر 
و به کوه و دشت پیچیده ست 
نام ننگین تو با هر مرده باد خلق کیفرخواه
و به جا مانده ست از خون شهیدان 
 برسواد سنگ فرش راه 
 نقش یک فریاد : ای جلاد ننگت باد

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library اثرات وضو بر چاکراها

insert_link

local_library راه هایی برای کنترل خشم!

insert_link

local_library انرژی چیست و چرا بر روی مراکز انرژی ما(چ

insert_link

local_library آموزش مطالعه - تمرکز از راه ذکر و عرفان