برتر از پرواز


دريچه باز قفس بر تازگي باغ ها سر انگيز است.

اما، از جنبش رسته است.

وسوسه چمن ها بيهوده است.

ميان پرنده و پرواز، فراموشي بال و پر است.

در چشم پرنده قطره بينايي است:

ساقه به بالا مي رود. ميوه فرو مي افتد. دگرگوني غمناك است.

نور، آلودگي است. نوسان، آلودگي است. رفتن،  آلودگي.

پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.

چشمانش پرتو ميوه ها را مي راند.

سرودش بر زير و بم شاخه ها پيشي گرفته است.

سرشاري اش قفس را مي لرزاند.

نسيم، هوا را مي شكند: دريچه قفس بي تاب است.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید