فروغ فرخزاد - من از تو ميمردم

من از تو ميمردم
اما تو زندگاني من بودي
تو با من مي رفتي
تو در من مي خواندي
وقتي كه خيابانها را
بي هيچ مقصدي مي پيمودم
تو با من مي رفتي
تو در من مي خواندي
تو از ميان نارون ها،‌گنجشكهاي عاشق را
به صبح پنجره دعوت مي كردي
تو دستهايت را مي بخشيدي
تو چشمهايت را مي بخشيدي
تو مهرباني ات را مي بخشيدي
تو زندگاني ات را مي بخشيدي
وقتي كه من گرسنه بودم
تو مثل نور سخي بودي
تو لاله ها مي چيدي
تو گوش مي دادي
اما مرا نمي ديدي
فروغ فرخزاد

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت چهارم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت سوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت دوم

insert_link

local_library آموزش فال قهوه - قسمت اول