تعبیر خواب جادو - جادوگری
- توضیحات
- بازدید: 3145
جادو
منوچهر مطيعي تهراني گويد :چنان چه در خواب جادو و جادو گر ببينيد با توجه به باور و ناباوري خودتان مي توانيد تعبير آن را بيابيد. ما به طور کلي براي جادو گران قيافه اي زشت و کريه قائليم. اين جماعت چون فعل باطل دارند نمي توانند چهره اي روحاني و آسماني و فرشته سان داشته باشند پس ديدن جادوگران در خواب ميمون نيست و بيننده خواب در فرداي بيداري بهتر است صدقه بدهد. حضرت امام صادق مي فرمايد : که جادو در خواب فتنه و دروغ است. لوک اويتنهاو مي گويد : جادوگر: زندگي نا معلوم ، کارو کوششي سخت
1ـ اگر خواب ببينيد جادو شده ايد ، علامت آن است كه اگر نسبت به اعمال خود دقت بيشتري به خرج ندهيد در معرض آلوده شدن به گناهي قرار خواهيد گرفت ، بايد به پند بزرگترها گوش فرا دهيد . 2ـ اگر خواب ببينيد در مقابل جادو شدن مقاومت مي كنيد ، علامت آن است كه بخاطر نيروي تعقل و بصيرت ، همه به دنبال شما خواهند آمد . 3ـ اگر خواب ببينيد مي كوشيد ديگران را جادو كنيد ، نشانة آن است كه دچار دردسر و پريشاني خواهيد شد . |
// //
سلام.من خواب دیدم با چند نفر به یک سفر بیرون شهری رفتیم که بر می خوریم به تعدادی مار.که سه تا از آنها به جادوگر تبدیل می شوند و دنبال من کردند.من با آنها مبارزه کردم و دو تا را ش****ت دادم ولی سومی که یک مار زرد رنگ بود و به جادوگر تبدیل شده بود را نتوانستم ش****ت بدهم.
سلام.دختری هستم 19ساله که سه ماه است عقد کرده ام.دیشب خواب دیدم مادرشوهرم و یکی دونفر دیگر ک نمیشناختم و یادم نیست اصرار کردند برویم پیش فلان پیرزن و کمی بخندیم.او خانه کوچکی داشت و در محوطه پر از علف و درخت بود.موهای سفیدی داشت و معمولا پتو روی خودش داشت.کمی گفتند و خندیدند،اما من ساکت بودم و از او میترسیدم که مبادا با جادو بمن آسیب رساند.بعد یک سری اتفاقات افتاد که من حس میکردم مجبورهستم بظاهر یا او خوشرفتار باشم و جلوی خانه اش با همسرم رد شدم و برایش دست تکاندم و او لبخن میزد و جوانتر و زیباتر شده بود.بعد بدنبال ما آمد و ع**** های مراسم ازدواجم و مادرم را داشت و اصرار میکردم تا آنها را حذف کند.البته فقط یک ع**** عروسی مادرم بود بقیه اش مال خودم بود. و همسرم هم اصرار کرد و او راضی شد فقط ع**** های بی حجاب مرا حذف کند و انگار بمن علاقمند شده بود و دوست دلشت داشته باشد ع**** ها را.و من همچنان از او میترسیدم و وحشت زده از خواب بیدار شدم.من در بیداری و موقع مراسم ازدواجم هم نگران بودم ک ع**** ها دست هیچ**** نیفتد.
نظرات (8)