تعبیر خواب عزاداری
- توضیحات
- بازدید: 32225
1ـ اگر خواب ببينيد عزادار كودكي هستيد ، نشانة آن است كه نقشه هايي كه براي زندگي خود كشيده ايد با سرعت به شكست مي انجامد . 2ـ اگر خواب ببينيد براي خويشاوندي عزاداري مي كنيد ، دلالت بر آن دارد كه در آينده پيشرفتي اندك خواهيد داشت و ايده هاي شما كه به خوبي انديشيده شده ، به ثمر نخواهد رسيد .
باسلام،قبرستان محل ما در کنار زمين های کشاورزی است
در ايام محرم محل سه هيئت دارد
خواب ديدم سه علم سه هيئت برافراشته و پشت سر هم با جمعيت عزادار به طرف قبرستان می آمدند
در اين حال من مشغول خا****پاری پدر بزرگم بودم که چندسال پيش فوت کرده و کربلائی هم بوده
در خواب مي دانستم پدر بزرگم قبلا فوت کرده
تعبير خواب من چىست؟
باتشکر
سلام ببخشید من یه خواب دیدم تعبیرشو میخوام ،از اونجایی که خاب که میبینم واسم تعبیر میشه خیلی دوست دارم بدونم این تعبیرش چیه
من خواب دیدم تو تعذیه یکی از اقوام شام دعوتیم ولی نمیدونم کی فوت کرده فقط میدونستم نزدیکه بعد من و مادرم و خواهرم داریم خودمونو آرایش میکنیم و من موندم که چه لباسی بپوشم گه مرتب باشم از اونطرفم پدرم اعصابش خورده که چرا سریعتر آماده نمیشین وهمیشه دیر میرسیم و ... بعد وقتی میرسیم به محل میبینیم که مجلس تموم شده و ناراحت بودیم من فقط تو خواب یه لحظه تعجب کردم که چرا لباس قرمز و شلوار قرمز ست کردم اونم تو نراسم عزا ،از کار خودم تعجب و خجالت کشیدم بعدشم بیبدار شدم ،میشه تعبیرشسو بگین ممنون
برادر من عاشق دختری بود که ما برای خواستگاری او رفته بودیم ولی او با ****ی دیگر ازدواج کرد و برادرم برای دعوا به آنجا رفت و مجلس آنها را برهم زد همان شب خواهرم خواب دیده بود که در حسینیه روستایمان سفره عقدی برای آن دختر پهن کرده اند و از سوی دیگر مامان من صاحب عزاست و برادرم هم تمام سیم کشی های مسجد را کنده است و بقیه مشغول درست کردن آن هستند. میخواستم تعبیر این خواب را برای میل من سریع تر بفرستید با تشکر :-?:
درخواب دیدم که با ماشینم دنبال هئت عزاداری حرکت میکنم بعد از مدتی ایستادم سپس 5 نفر زن سوار ماشینم شدند من آنها را پیاده کردم سپس کمی جلوتر رفتم وست هئت عزاداری بودم کا پیاده شدم بعد در یک لحظه دیدم که ماشینم را برده اند
اون زنها شیطان بوده اند مانع رفتن...و گرفتن وسیله شما که همان طینت روح و روان شماست.برشیطان لعنت خدا را بفرستید.
یکی از اقوامم یعنی پسر عمه ام ماه پیش به دلیل تصادف فوت کردند. ایشون جوان بودند. من دور هستم از قوم و خویش. دیشب خواب دیدم که بر سر مزارش همه دارند عزاداری میکنند و من هم همینطور. همه چادر مشکی پوشیده بودند. گریه میکردم و با عمه ام که صاحب عزا بود حرف میزدم. از قبر دور بودم و عمه ام هم گویا با غم کنار آمده بود. لطفآ تعبیر خواب من رو بگید. خیلی سترس دارم.
یکی از اقوامم یعنی پسر عمه ام ماه پیش به دلیل تصادف فوت کردند. ایشون جوان بودند. من دور هستم از قوم و خویش. دیشب خواب دیدم که بر سر مزارش همه دارند عزاداری میکنند و من هم همینطور. همه چادر مشکی پوشیده بودند. گریه میکردم و با عمه ام که صاحب عزا بود حرف میزدم. از قبر دور بودم و عمه ام هم گویا با غم کنار آمده بود. لطفآ تعبیر خواب من رو بگید. خیلی سترس دارم.
يه هيئتي توو محلمون بعد از سالها امسال تكيه نذاشتند چون خيلي از جووناشون يا معتاد شدن يا ازدواج كردن چند تايي هم به رحمت خدا رفتن من خواب ديدم توو اين كوچه به سمت اون خونه كه هيت داشت دسته دسته مردم عزادار به سمت خونه ميرفتن اينها هم وليمه ميدادن خيلي هم زياد انقدر سفره باز بود من بعد رفتم كه شام بخورم يا ناهار يادم نيست فقط يادمه سير نميشدم انقدر هم سفره ها پر بودند ميخوام ببينم تعبيرش چيه.
با سلام
دیشب خواب عجیبی دیدم
همانطور که نشسته بودم صدای عزاداری می اومد
از یکی که یادم نیست کی بود پرسیدم صدای چیه ؟
گفت صدای عزاداری برای حضرت زینبه
بعد رفتم توی یک اطاق تاریک میخواستم لباسم رو عوض کنم
یه حشره که به نظر خودم عنکبوت بود افتاد روی لباسم و فریاد زدم یا ابولفضل و با صدای فریادم از خواب پریدم
میشه بهم بگین تعبیر خوابم چیه /.
مرسی
سلام.من خواب ديدم در خونه امان را زدندونوزاد تازه دنيا امده اي را به مامانم دادندومامان خون روي نوزاد با آب شست.گويا نوزاد مال همسايه بود كه براي چند لحظه به ماسپرده شده بود.بعد جواب قبولي كارشناسي ارشدمن آمدرفتيم شيريني بخريم از اين بابت عذاداري امام حسين راد ديدم و گريه ام گرفت.
ميشه تعبيرش را بهم بگيد؟
سلام.من خواب ديدم در خونه امان را زدندونوزاد تازه دنيا امده اي را به مامانم دادندومامان خون روي نوزاد با آب شست.گويا نوزاد مال همسايه بود كه براي چند لحظه به ماسپرده شده بود.بعد جواب قبولي كارشناسي ارشدمن آمدرفتيم شيريني بخريم از اين بابت عذاداري امام حسين راد ديدم و گريه ام گرفت.
ميشه تعبيرش را بهم بگيد؟
سلام. من در بعد از ظهر آخرین جمعه ماه رمصان ساعت4 تا 6 بعد از ظهر بود که خواب دیدم در یک مجلس عزا هستم و همه سیاه پوشیدن و عزاداری می کنند. در همان خواب دوباره خوابم می بره ودر آن خواب می بینم که اون خویشاوندمون که فوت کرده دستشو به طرف من دراز می کنه و میگه با من بیا که در این حین از خواب می پرم.
می خواستم بدونم تعبیرش چیه؟ و دلیل اینکه تاریخ و ساعت خواب رو ذکر کردم برای تعیین وقوع تعبیر خواب هستش که اگه این دو را به ایمیلم بفرستید ممنون میشم.
مدتی است با دوست نزدیکم دچار تنهایی و سرگردانی و یاس و ناامیدی هستیم.درخواب نزدیک صبح دیدم با او به سفر رفته ایم می گفتند مشهد است و قرار بود خانواده هایمان بیایند خانواده دوستم امدند و خانواده من در حرم بودند اما من حرمی ندیدم کنار خانه ای که بودیم عزاداری بود و یک تفت زده بودند بسیارشلوغ بود با اینکه درسفر بودیم کوچه،کوچه خودمان بود.بعد وقتی در ان خانه بودیم گربه ای به سمت من دوید من جیغ زدم و گربه از جیغ من گیج شد از بلندی افتاد و به طرز وحشتناک مرد.لطفا تعبیراین خواب را برایم میل کنید.ممنون
سلام به همگی. من خواب دیدم همینطور که راه میرم به مراسم عزاداری پیرمردی میرسم که نمیشناختم ولی مادرم و خانواده عموم آنج بودند و ناراحت بودند و من هم ناراحت شدم. در اون مراسم مردان زیادی جسد رو که کفن سفیدی چوشیده بود بالا و پایین می انداختند و صلوات میرستاند و گویا این جز آداب عزاداری بود که هفت بار اینکار را کنند که شاید مرده زنده شود ولی همه میدانستند که زنده نمی شود. ممنون میشم اگه تعبیر خوابمو بگین
با سلام
پدرم یک ساله که فوت شده..درخواب من و پدرومادرم بودیم تویه فضای سبزوقشنگ نشسته بودیم..ولی انگارکه نامرئی بودوفقط من ومامان میتونستیم که پدرم روببینیم ونبایدبه ****ی این موضوضع رو میگفتیم..تااینکه یه آقاروکه درخواب میدونستم دوست پدرمه کنار فضای سبزلبه خیابون دیدم..باخوشحالی بهش گفتم که بابامو میبینی؟کنارمون نشسته..یهو پدرم عصبانی شدتوآسمون رعدوبرق به پاشدوپدرم انگارکه به سمت بالاکشیده میشدو من با گریه التماسش میکردم که منو ببخشه و برگرده..دستمو به سمتش دراز کردم امادستموپس زدیهوتوهمون لحظه صدایی ازآسمون اومدکه میگفت یک ماه به شمافرصت میدیم..تواین لحظه پدرم برگشت به سمت زمین..بعددیدم تومراسم بله برون خواهرمیم که ازسن ازدواجش هم گذشته ..پدرم باکت شلوار تمیز بالای مجلس نشسته بود..ولی این دفعه دیگه نیازی به پنهان کاری نبود و همه حضاردراون مجلس میدونستن که پدرم ازاون دنیایک ماه مهلت گرفته..توروخدا هرچه سریعترتعبیرخواب م روبرام میل کنید
متچکرم
سلام من خواب دیدم در یه محله نا آشنا که توش زندگی میکردیم مراسم عزاداری امام حسین بود .و همه داشتن نذری میدادن من به هرجا میرسیدم غذا خیلی بود اما من یکمی برداشته بودم و سعی میکردم برم جاهای دیگه بشقابمو پر کنم فقط تونستم از یه غذا دوباره بگیرم و از یه جای دیگه برنج بگیرم .بعد از عزاداری اومدم رسیدم به یه جایی که خاکی بود محل عبور شبیه یه جایی مثل حرف U بود یه حالت تپه مانند شبیه پیست اسکیت که از بلندی میان تو شیب سرازیری و از اونطرف بر میگردن یه همچین حالتی بود. اونطرف اون گودال خونمون بود سوار ماشینم بودم که خواستم ازش رد شم دیدم یه اسب سفید تنومندی داخلشه وچند نفر به زور گرفتنش و به من میگ سریع از اینجا رد شو وگرنه این اسب نمیزاره رد شی منم پای رو گاز گذاشتم و سریع گاز دادم از شیب رفتم پایین و با سرعت از سر بالایی دوباره رفتم بالا نزدیک بود رد شم که ابه پشت ماشینمو گرفته بود به زور رد شدم همین.ممنون میشم معنیشو بگید
سلام من خواب دیدم که دایی من بیمار است و چهره خیلی نحیف ولاغر پیدا کرده سوار آمبولانس شده بودیم و او را به بیمارستان رساندیم در همون موقع تو بیمارستان همزمان یکی از پیرزن های اقوام هم آورده بودند مریض بود ولی بیماری بدی نداشت بعد همان موقع دیدم که در مجلس ختم نشسته ام ولی نمیدانم مجلس ختم که بود لطفا تعبیرش را بگویید
سلام
برادر من ادم زیاد مقیدی نیست....منظورم اینه هر از گاهی یه شیطونیایی میکنه که من خیلی دارم کنترلش میکن از این کارا نکنه...زید اهل هیئت و این حرفام نیست...دیشب خواب دیده محرمه و عاشورا این داشته بادوستاش میرفته زنجیر بخره.ب اینکه اصلا اهل اینکارا نیست میشه لطفا بگید تعبیرش چیه؟اگه میشه ممنون میشم برام ایمیل کنید
با سلام
حدود یک سال است که پدرم در اثر بیماری لاعلاج فوت شدند..من و خانواده ام روزهای بسیار سخت و دردناکی را با بیماری پدرم گزراندیم.. جند مرتبه ای هست که میبینم دوباره زنده شده و خداوند به او یک فرصت دوباره برای زندگی داده..دیشب هم خواب دیدم به زندگی برگشته و آمده تا دوباره با هم زندگی کنیم ولی هنوز هم اندکی بیمار است و من و خواهری با گریه از پدرم میخواهیم که از خدا بخواهد این اندک بیماری را هم شفا دهد تا دیگر نمیری و کنارمان بماند..پدرم هم پذیرفت ..پدرم خیلی مومن و زحمت کش بود خواهش میکنم سریع به من جواب دهید که اگر لازم است برایش خیرات کنیم
سلام.
عصری خوابیده بودم.فقط همینقدر یادم مونده که خواب دیدم توی اتاقم نشستم و پیراهن سیاهم رو در آوردم و نشستم کنارش!بعد صدای مداحی و روضه به گوشم می رسید!انگار صدا کمی از من دور تر بود ولی صدای مداحی در تمام اتاقم طنین انداز شده بود
با هر دفعه شروع کردن مداح به خواندن پیراهن سیاهم از روی زمین مقداری بالا آمده و تکان میخورد.
خیلی ترسیده بودم.موضوع مداحی ها مربوط به روز عاشورا بود.
میخوام بدونم تعبیرش چیه؟هر جا گشتم پیراهن سیاه در خواب بمعنای سوگواری و فوت نزدیکان تعبیر شده
اگه ****ی تعبیر خوابم رو میدونه،لطفا تعبیرش رو برام به ایمیلم بفرستید
خدانگهدار همگی . . .
سلام.دیشب خواب دیدم که بسیاری از آدم ها که بعضی از اپآنها را میشناختم در دسته ی زنجیر زنی عاشورا زنجیر میزدنند و عزاداری میکردند و خوابم طوری بود که یک سال بعد انجام شده بود یعنی سال 1393 و من با خود میگفتم امسال هم زنجیر نزدم یعنی سال1393.چون من سال 1392 زنجیر نزدم.تعبیر خواب من چیست؟ لطفا برام هم ایمیل کنید و هم اینجا ثبت کنید.با تشکر.توحید 20 ساله از ارومیه.
من خواب دیدم که دبیر ریاضیم میره تو اتاق کامپیوتر وچایی دم می کنه و می خوره بعد می ره توی نماز خونه مدرسه وای می استه زیارت عاشورا می خونه و بعد یکی از بچه ها کهمن زیاد از اون خوشم نمیاد اونم وایساد وخوند وسرشو گذاشت رو سینه دبیر ریاضیمون اسم اون دختره هم صبا بود بعد چند تا دیگه از بچه ها امدنن وخوندن بعد افسانه یکی از بچه ها گریه کرد نشست بعد به ترتیب که وایساده بودنند نشستند نمی دونم تعبیرش چی میشه من هم از دبیر ریاضیم خیلی حساب می برم می شه تعبیرشو بهم بگید.......مرسی :-)
من در خواب دیدم که یکی از همکارانم از پنجره اداره افتاد روی زمین ولی ****ی که رو زمین بود و داشت جان می داد یک همکار دیگه ای بود واز طرفی مراسم ترحیم که برگزار شده بود واسه یکی از برادرهام بود الان میخواستم بدونم که تعبیر این خواب من چیه؟
لطفا هر چه سریعتر تعبیر منو بگید که از نگرانی دارم تلف میشم
یک دنیا ممنون از لطفتون و خسته نباشید.
دوست من با یه پسری آشنا شده بود و همدیگرو دوست داشتن اما بعد اینکه پسر رفت سربازی به دلیل مشکلات و شرایطی که پیش اومد از دوستم جدا شد. دیشب دوستم خواب دیده بود که یه عالمه سرباز جلو در خونشون دارن واس امام حسین عزاداری میکنن. چن شب پیش هم خواب دیده بود که خودش هم لباس سربازی پوشیده و تو پست ایستاده بوده که همون پسری که دوسش داشته و الانم سربازه اومده بهش لبخند زده و رفته. میشه تعبیر اینارو بگین؟
سلام من با یکی از دوستام قهرم و چن شب قبل خواب دیدم با مادربزرگم رفتیم به مراسم سالگرد فوت دایی دوستم که مهرماه فوت کرده و دوستم خیلی خیلی به داییش وابسته بوده و همیشه خواب داییش رو میبینه. تو خواب دوستم برام خرماو چای اورد جلوم نشست باهام حرف نزد ازم ناراحت بود و من باهاش حرف زدم برای شروع اشتی
این ینی چی؟
سلام من خواب دیدم تاسوعا عاشوراست و من سوار تا****ی بودم که برم جایی (که نمیدونم کجا) بعد ****ی که عاشقشم هم توی تا****ی بود بعد به من گفتش که اون لباس سفیدش که گذاشته بودش صندلی جلو بهش بدم ..بعد لباس سفیدشو پوشید و به راننده تا****ی گفت :" وایسا ! میخوام برم عزاداری " برای خودم خواب عجیبی بود اگه تعبیری داره ****ی میتونه کمکم کنه؟
سلام من خواب دیدم که تاسوعا عاشوراست و من سوار تا****ی بودم و یادم نیست داشتم کجا میرفتم... ****ی که عاشقشم هم توی تا****ی بود و به من گفت که لباس سفیدش که روی صندلی جلو گذاشته رو بهش بدم..بهش دادم و اونو پوشید بعد به راننده تا****ی گفت : " وایسا ! میخوام برم عزاداری "
برای خودم خواب عجیبی بود اگه تعبیری داره ****ی میتونه کمکم کنه؟
سلام من مراسم عذاداری برادرم رو دیدم اون الان زندس ،،، خواب دیدم که توی خونه براش مراسم ختم گرفثیم من گریه میکرد م اما همه وسط مجلس میگفتن عروسیه و دف میزدن هرچی به مامانم میگفتم جلوشونو نمیگرفت اخر خودم رفتم همه دف هارو پاره کردمو گفتم اینجا مجلس عذاداری برادرمه اما باز ****ی گوش نمیکرد دااشتن میرقصیدن
سلام
من پدرم ۲۰ روزه فوت شده،خواب دیدم توی محلمونم با همه ی دوستام،روز تاسوعا بود،جو خیلی سنگین و هوا گرم بود،یه علامت (علم) امام حسین دیدیم که خیلی بزرگ بود.یه نفر که نه قیافشو میدیدم نه میشناختمش گفت این علامت رو به احترام پدرت اوردن.یهو از خواب پریدم ولی توی بیداری هم شنیدم که یکی میگفت این علامت رو به احترام پدرت اوردن،تا صدا قطع شد اذان صبح شروع شد.توروخدا تعبیرشو بگید
سلام.خواب دیدم روی تخت بیمارستان خوابیدم ناگهان میمیرم و روحم به بالا میره و از بالای شهر داره میگذره ناگهان روحم به پایین میاد و بصورت بچه ای در عزاداری امام حسین در میاد که تو اون عزاداری من رو میگیرن از همه طرف دست و پام رو میکشن که ناگهان از ترس از خواب میپرم.اگه امکانش هست به میلم بفرستین تعبیرش رو.ممنون
من همیشه خواب تعزیه میبینم،وچندسال است که بیمارم، ونمیتونم توی مراسمات عزاداری امام حسین شرکت کنم،میخواستم بدونم دلیل اینکه من همیشه خواب تعزیه میبینم چیه،ودیشب خواب دیدم که مامانم داره واسه شفای من هیات میگیره،البته مادرم توی خواب راضی نبود که هیات بگیره،بعضیها توی خواب داشتن وادارش میکردن که تو باید هیات بگیری،مامانم پرچمی از قران بالای در خونمون توی خواب زد،اگه امکانش هس،واسم تعبیرش کنین،و به ایمیلم بفرستین
سلام . خواب دیدم در کنار یک رودخانه ک از داخل شهرمون میگذره و آون نزدیکیا مسجدی هم هس سه دیگ بزرگ برنج در حال پختن روی آتش هیزم هستن ک آشپزها لباس سیاه دارن و از دور صدای عذادارای امام حسین رو شنیدم و یکی از آشناهامون هم لباس سیاه تنش بود و کنارم ایستاده بود
دفه قبل ک خواب دیدم این آقا توی خوابم آش نذری پخش میکنه و لباس سیاه تنشه ، چن ماه بعد در ماه محرم برادر جوان و ناکامشون رو از دست دادن
کاش بم بگید این خوابم چ تعبیری داره
سلام من خواب دیدم سرکوچکمون که یک بیابانی کوچک است دسته عزاداری نشستند برای امام حسین سینه زنی و نوحه سرایی میکنند و منم کنار ایستادم نگاه میکنم تعبیرش چیه؟و همچنین تو همین خواب دیدم که توخونمون به هم ریختس برای تعمیرات و دائیم مهمانی آمد و انگور سبز و قرمز تازه آورد و من از اون انگور خوردم!لطف کنید هرچه سریعترجواب بدیدممنون میشم
سلام
من یه مدت از خدا دور شدم منظورم اینه نماز نمیخونم مدت 2.3 روزه اما تصمیم گرفتم برگردم به روزای قبل تا اروم تر بشم امشب خواب دیدم از بین الحرمین اومدم تو محله مون یه اقایی که روش بسته بود بهم یه پرچمی داد گفت تربت کربلا و عباسه منم خیلی گریه میکردم وقتی رسیدم محله مون پای پیاده بودم روز تاسوعا بود همشم زمزه عموم کجاست عموم عباس و میکردم پرچم و ازم گرفتن تو خیابون گریه میکرد در حدی که انگاری دلم پاک شده بود
باسلام
خواب دیدم توراه خونه مون یه تونل تاریک بود, مجبور بودم ازاونجا ردبشم, چندتا دختر جلوترازمن رفتن , منم دنبال اونا رفتم, پشت سرمنم ی پیرمرد بودکه چشاش خیلی برق میزد, من ازش میترسیدم
تونل زیاد طولانی نبود, ازتونل که اومدم بیرون ی جابود مثل پایگاه ,روضه شهدای جنگ روانداخته بودن, بعدشم حاج مهدی رسولی روضه حضرت رقیه رو خوندن.منم رفتم تو, هرچی مداح میخوند ونوشتم
لطفا جوابو ب ایمیلم بفرستید
باسلام
خواب دیدم توراه خونه مون یه تونل تاریک بود, مجبور بودم ازاونجا ردبشم, چندتا دختر جلوترازمن رفتن , منم دنبال اونا رفتم, پشت سرمنم ی پیرمرد بودکه چشاش خیلی برق میزد, من ازش میترسیدم
تونل زیاد طولانی نبود, ازتونل که اومدم بیرون ی جابود مثل پایگاه ,روضه شهدای جنگ روانداخته بودن, بعدشم حاج مهدی رسولی روضه حضرت رقیه رو خوندن.منم رفتم تو, هرچی مداح میخوند ونوشتم
لطفا جوابو ب ایمیلم بفرستید
سلام لطفا تعبیر خوابم را بیان بفرمایید
خواب دیدم در اداره ام سه چادر سیاه برپا کردند من وقتی دیدم ناراحت شدم و گفتم اینان را جمع کنید مردانی که اونجا بودند را نشناختم ولی چند زن از اقوام من اونجا بودند و گفتند یکی از همسایه ها فوت کرده و هیچ جا و مکانی ندارد و میخواهند اینجا مراسم عزای برگزار کنند و من کوتاه آمدم
سلام. چند روز پیش خواب دیدم توو یه خونه ای بودم ولی اومدم بیرون و جلوم یه دریای سبز رنگ بود ولی وقتی با دقت آب رو نگا کردم آبه شفاف وزلالی بود به حدی که کف دریا معلوم بود. سمت چپمم یه زمین زراعی که در حال برداشت محصول بودن. من و برادرم کنار دریا روی یه پله نشستیم و نگا می کردیم. (من خواب دریا زیاد میبینم).
لطفن تعبیرشو بگین. ممنون
خواب می دیدم که یه راهرو هست و یه در که به یه اتاق باز میشد. من توو چهار چوب در وایساده بودم رو به قبله نماز میخوندم یه نماز چهار رکعتی بود. نصف سجاده توو اتاقبود نصفش توو راهرو. وقتی داشتم تشهد و سلام رو میخوندم یه صدایی از طبقه ی پایین گفت اشتباه میخونی و سعی داشت نمازمو قطع کنم ولی من تا آخره نمازم رو خوندم وبعد ازاتمام اون آدمو پیدا کردم وگفتم اینکارش درست نیس.
لطفن بگین تعبیر این خوابم چی میشه.
ممنون
سلام 94/8/10 خواب دیدم تو حیاط خونمون یه عده زن و مرد دارن عذاداری میکنن برای امام حسین ع فقط منو برادرم اونجا بودیم،زن ها بلند فریاد میکشیدن و گریه میکردن مردا هم محکم سینه میزدند برادرم هم داشت مثل بقیه مرد ها محکم سینه میزد منم بهش گفتم اروم تر چه خبره خودتو نکشی هم خدا قبول میکنه بعد خودمم داشتم به زنایی که فریاد میزدند نگاه میکردم یه دفعه صدای در اومد و من از خواب بیدار شدم بارون میبارید ساعتو نگاه کردم 5:30 بود و پاشدم وضو گرفتم و نماز خواندم بعد دوباره خواب دیدم تو یک دریاچه ایی منو پدرم تو یک قایق هستیم و مادرم و دو برادرم تو یک قایق دیگه یه دفعه قایق اونا منفجر شد و اونا اسکلت شدن من همش برای برادرانم و مادرم گریه میکردم و عذاداری میکردم بهشون میگفتم چرا منو نبردین ولی مادرم و برادرام با وجود اینکه مرده بودن میدیدمشون و منو اروم میکردن تعبیرش رو لطفا بگین ممنون میشم
سلام دیشب خواب دیدم مراسم ختم برادرمه و ع**** برادرم و یه مرد ناشناس میانسال رو زده بودن که مراسم ختم اون آقاهم بود که من نمیشناختمش من خیلی گریه میکردم که داییم رو که 4سال پیش فوت شدهبود رو دیدم که پیراهن مشکی پوشیده اونو بغل کردم و گریه میکردم و بهش گفتم کاش من به جای برادرم میمردم چون من بیمارهستم داییم گفت هرکی یه قسمتی داره ببین من نمردم میخواستم لطف کنید تعبیر خوابمو بگید خیلی نگران برادرم هستم
سلام من عاشق یه پسری هستم و قراره به زودی به خواستگاری بیاد مشکلات زیادی سرراهمونه که شاید خونوادها قبول نکنن و بخاطر این موضوع این روزا وضع روحیم خیلی آشفته اس هرشبی که بخاطر این موضوع فک میکنمو از خدا کمک میخوام خواب عزاداری امام حسینو میبینم ههمش میبینم تو خیابونا دسته جات عزاداری از هرطرف میان و من وایسادم یه گوشه و بهشون نگا میکنم خیلی ذهنمو درگیر کرده چرا هرموقع از خدا کمک میخوام باید این خوابو ببینم خواهش میکنم تعبیرخوابمو بگین خیلی نگرانم
با عرض سلام و احترام
همسر بنده چند وقته پیش خواب دیده که پیرمردی با 1 نوزاد اومد دم خونه ی ما و من درب رو باز کردم و نوزاد رو گرفتم اما شوهرم 1 دفعه دید پیرمرد حالت شهوتی پیدا کرده بخاطر همین اومد و به شدت من رو کتک زد تا جایی که اصلا نای حرف زدن نداشتم و هی دنبال پیرمرد میگشت تا حسابش رو برسه.
لطف میکنید تعبیر این خواب رو بگید.ممنونم
سلام.چند ماه پیش در اختلافی که با پدرم داشتیم.پدرم در تماس تلفنی به من گفت مراقب همسرت باش.کلاهبرداره و ......که بنده مخالفت کردم و به همسرم هم سخن پدر را گفتم.و همسرم بشدت ناراحت شد و از پدرم کینه به دل گرفت و حلالش نکرد*چند روز پیش پدرم بخاطر سرطان فوت کرد.و روز دوم به خواب همسرم امد در حالتی که در خانه گاه گلی و ویرانه ای بود که کف ان پر از اشغال بوده و باد به زیر اشغالها میزده با شرمندگی دست را روی دست گذاشته بوده و به همسرم با سر خمیده نگاه میکرده.که البته همسرم با دیدن این خواب حلالش کرد.*میخواستم تعبیر این خواب را برایم بازگو کنید .ممنون میشوم
سلامن داییم سه ماهه فوت کرده و بار ها خواب دیده بودم که اومده واین بار دیدم که فوت کرده و همه اقوام از راه دور اومدن برای عزاداری و نمیدونم چرا جز مادر بزرگم ****ی گریه نمیکرد.بعدش دیدم دایی بابا که میشه برادر همون مادر بزرگم فوت شده نه دایی خودم و مراسم برا ایشونه بعد دیدم همه دارن خونه مادر بزرکمو تمیز میکنن که فرذاش قرار بود مداح بیاد.مرده قبل مردن به مادر بزرکم گفته بود من میمیرم ولی غصه نخور ها
دیدم که ی محوطه که ی طرفش مرد قدبلند وریش دار که لباس رزم پوشیده ودر طرف مقابلش تعدادی که میخواستن با او جنگ کنن ولی او تیر وکمان داشت وتقریبا همه را از پا در اورد ومن فقط نگاه میکردمو گریه میکردم واو به ی پیرمرد گفت که این تیرها راپیش خود بگذارد ومابقی روباخود برد چیزی به پیرمرد گفت متوجه نشودم بعد رفت روبروی یک مردچاق با لباس امروزی که ازترس بخودش میلرزید سجده کرد ولی سجده اش به او نبود بعد بلند شودو به طرف دیوار حرکت کردو از دیوار رد شود ولی همیه اونایی که اونو میدیدن ومن خصوصا بشدت گریه کردیم من به عنوان یک نظاره گربودم
سلام لطفا خواب مرا تعبیر کنید
خواب دیدم در یک فضای باز وتقریباغروبه یه اسب سفید و لکه کوچک خون روش هست و دو پاش نامريی است تو دل خودم گفتم اسب امام حسینه و دیروز امام حسین و زیاد صدا کردم اومده به خوابم ...وهیچ **** نیست من سراسیمه به اطراف نگاه کردم وصدای گریه میاد...بعد از جستجو فهمیدم مردم دارن برا یکی از اشنا یان عزاداری میکنند.....و
من دیشب خواب دیدم توی حیاط خونه ی مادر بزرگم بودم و یه دختر بچه هم اونجا بود که نمی شناختمش.بعد نمی دونم چی شد که گفتن اون بچه مرده . حیاطی جنوبی با دیوار های یک متری . همسایه های دیگه هم داشتن گریه می کردند . و برای رقابت هم که شده صدای کریه شونو می بردن بالا تر .من هیچ جا نتونستم تعبیر خوابم رو پیدا کنم . لطفا جواب بدین.
با سلام چندشب پیش خواب دیدم از جایی عبور میکردم یک در باز بود پاردش شدم در خیال خودم آن مکان حرم حضرت معصومه بود دستم ب در گیر کرد و دستبندم باز شد و خادمان حرم دورم جمع شدند تا درستش کنند ک پین دستبند ک شبیه پین ساعت بود باز شد بعدش دستبند را ک یک زنجیر پهن طویل بود باز کردند و برای تعمیر به مغازه ای ک پشت سرشان بود بردند تعبیرش چیست؟من مجرد هستم و مدتی پیش نامزدیم بهم خورد.
باسلام
نزدیکی اذان صبح یک خواب دیدم که درمجلس عزاداری نشسته بودم وداع داشت مداحی میکرد که ناگان به من اشاره کرد که بلندشو وبخوان منهم بلند شدم رفتم پیش مداح گفتم که چیزی درذهن ندارم اوهم به من کتاب مداحی داد کهبگیر ویوا من هم شروع به خواندن کردم مصراع اولش این بود پروانه پروانه سلطآن ابوالفضل که یهویی از خواب پریدم لطفا این خواب را تعبیر کنید با تشکر
سلام
نزدیکی اذان صبح یک خواب دیدم که درمجلس عزاداری نشسته بودم ومداح داشت مداحی میکرد من هم در روبروی مداح بودم که مداح بهم اشاره کرد تو بخوان من هم شروع به خواندن کردم وبعد اشاره کرد که بیا پیشم وبخوان من هم گفتم چیزی در ذهن ندارم او یکی کتاب مداحی بهم دادوگفت بخوان شروع بخواندن کردم که مصرع اولش این بود
پروانه پروانه سلطآن ابوالفضل
این که خوندم یهویی از خواب پریدم لطفا بگویید تعبیر این خواب چیست
سلام
خواب دیدم بدونه اطلاعه پدر و مادرم به شهره کرج رفتم برای انجام کاری که شک دارم دقیقا چه کاری می خواستم بکنم ولی در آن شهر داییم من را دید و به خانواده هم گزارش داد و نکته ی جالب آنجاست که در خوابم ماهه محرم بود و داییم در سطح شهر میان عزاداران حسینی که من در میان آنها در حاله مخفی شدن از چشمه داییم بودم مرا دید
آیا تهبیر خاصی دارد با توجه به این که در خواب در ماه محرم بودم؟
نظرات (145)