دو خط موازی

 

دو خط موازي زاييده شده اند پسركي در كلاس درس آنها را روي كاغذ كشيد آن وقت دو خط موازي چشمانشان به هم افتاد و در همان يك نگاه قلبشان تپيد و مهر يكديگر را در سينه جاي دادند خط اولي نگاه پرمعنا به خط دومي كرد و گفت : ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم .... خط دومي از هيجان لرزيد خط اولي : .... و خانه اي داشته باشيم در يك صفحه دنج كاغذ . من روزها كار مي كنم . مي توانم خط كنار جاده اي متروك شوم ... يا خط كنار يك نردبان خط دومي گفت : من هم مي توانم خط كنار گلدان چهارگوش گل سرخ شوم . يا خط كنار يك نيمكت خالي در يك پارك كوچك و خلوت ! چه شغل شاعرانه اي .... ! 
در همين لحظه معلم فرياد زد : « دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند و بچه ها تكرار كردند . »

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library کیک دو رنگ

insert_link

local_library طرز كشيدن خط چشم

insert_link

local_library خط چشم و طريقه صحيح کشيدن آن

insert_link

local_library دو دانشجو ... شعر طنز