برتر از پرواز
- توضیحات
- دسته: نيما يوشيج
- بازدید: 560
دريچه باز قفس بر تازگي باغ ها سر انگيز است.
اما، از جنبش رسته است.
وسوسه چمن ها بيهوده است.
ميان پرنده و پرواز، فراموشي بال و پر است.
در چشم پرنده قطره بينايي است:
ساقه به بالا مي رود. ميوه فرو مي افتد. دگرگوني غمناك است.
نور، آلودگي است. نوسان، آلودگي است. رفتن، آلودگي.
پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.
چشمانش پرتو ميوه ها را مي راند.
سرودش بر زير و بم شاخه ها پيشي گرفته است.
سرشاري اش قفس را مي لرزاند.
نسيم، هوا را مي شكند: دريچه قفس بي تاب است.