خواب ... هوشنگ ابتهاج

خواب

باگریه می نویسم 
از خواب 
با گریه پا شدم 
 دستم هنوز 
در گردن بلند تو آویخته ست
 و عطر گیسوان سیاه تو با لبم 
 آمیخته ست 
 دیدار شد میسر و با گریه پا شدم