تعبیر خواب تسخیر _ تسخیر شدن
- توضیحات
- دسته: تعبیر خواب - حرف ت
- بازدید: 12163
تعبیر خواب تسخیر _ تسخیر شدن معبر سوتک
اگر در خواب احساس کنید که توسط روح یا هر موجود یا نیروی ماوراء طبیعی تسخیر شده اید ، نشانگر احساس ضعف روحی شماست .
در واقع ممکن است در زندگی بیداری احساس کنید که کنترل کمی بر روی شخصیت و رفتار های خود دارید . ممکن است احساس کنید که خانواده و اطرافیان شما قصد کنترل و منزوی کردن شما را دارند .
این خواب به احساس ضعف و ناراحتیه شما به خاطر عدم وجود آزادی فکری و رفتاری ، اشاره دارد .
تسخیر شدن می تواند نشان از وجود وسواس های فکری و عقایدی باشد که در وجود شما نهادینه شده . این افکار غالبا با ابعادی منفی همراه است که شما را به کار هایی بر خلاف میلتان وادار می کند . ممکن است در زندگیه بیداری حاضر به رو به رو شدن و تغییر این افکار یا رفتار های خود ، نباشید .
اگر در خواب احساس کنید که توسط دیگران تسخیر شده اید ، ممکن است به احساس ناخوشایندی که در بیداری ، نسبت به دیگران دارید ، بازگردد. در واقع ممکن است احساس کنید که دیگران قصد کنترل و بهره کشی از شما را دارند و این مساله ناراحتی های گوناگونی را برای شما ایجاد کرده باشد .
این خواب می تواند درباره ی افکار وسواس گونه و باطل شما درباره ی آسیب پذیری باشد .
ممکن است در زندگی بیداری احساس کنید که دیگران قصد آسیب رساندن و ضربه زدن به شما را دارند .
از طرفی ممکن است احساس کنید که در مقابل این افراد کاملا بی دفاع و آسیب پذیر هستید .
این خواب از شما می خواهد که این افکار باطل و نادرست را کنار بگذارید و آرامش روحی خود را بازیابی کنید.
تسخیر شدن می تواند نشانگر دیدگاه ها و افکار شما در مورد مصرف مواد مخدر و روان گردان باشد .
زمانی که در خواب توسط نیرویی تسخیر شده باشید ، بیانگر احساسات شما درباره ی اتفاقی در گذشته است که همچنان بر شما تاثیر نهاده و رفتار یا افکار شما را تحت الشعاع قرار می دهد .
من خواب دیدم بهم خبر دادن بابام مرده و من و یه گروهی از دوستام داریم فرار میکنیم وقتی به یه خونه متروک میرسیم میریم داخلش و چراغ ها روشن و خاموش میشدن و علائم تسخیر شدن توسط یه نفر رو توی خودم و دوستام حس میکردم.
شاید بخاطر این بوده که شب قبلش به خودم گفتم خیلی باحال میشد اگه تسخیر میشدم?
من خواب دیدم میرم اتاق بعد آیت الکرسی میخونم از صدای خودم یهو کلفت میشه و بعد دیگه حنجره ام صدایی در نمیاره و سعی میکنم جیغ بزنم که خواهرم بیدار بود میگفت صدا در میوردی از خودت البته قبلش هم انگار تو مغزم باهم حرف میزدیم اون تهدید میکرد و من گوش نمی دادم بعد اومدم تو اتاق دماش اومد پایین و بعد اون صداکلفت شدن به ایه نگاه کردم چشام رفته بود بالا و سرتا سر سفید بود
من خواب دیدم ب یک قبرستون رفتم ب همراه همسرم سر قبریکی ک چن سال پیش فوت شده یهو یه دختر با قیافه ترسناکی میاد ب همسرم میگه تو میتونی ی روح رو ازبین ببری من دست شوهرم رو گرفتم گفتم بیابریم میترسم میخایم بریم دوباره دختره جلومون رو میگیره ب من اشاره میکنه میگه اینجا روح هست بهش میگم منظورت از روح منم بامن حرف نمیزنه ب شوهرم میگع ی روح زنتو تسخیر کرده.تعبیرش چیه
سلام خسته نباشید من خواب دیدم منو داداشم تو خونه تنهاییم و در و پنجره های خونمون همش باز و بسته میشه و چراغا هی روش خواموش میشه نمیدونم چه جوری شد ولی من حس کردم یه روح پیشمونه بدون اینکه ببینمش حتی قیافشو ندیدم هیچی ازش ندیدم ولی حس کردم رو صندلی نشسته داره ما رو نگاه میکنه گویا اون حسمم درست بوده از خونه فرار کردیم ولی یه شماره ناشناس تماس گرفت و گویا اون روحه بوده?بهم گفت که این سریع نتونستم بکشمت ولی سریع بعدی حتما میکشمت نمیدونم چجوری شد یعنی یادم نمیاد که اون روح رفت جلد من منم یه روح یا نمیدونم دقیقا چی شده بودم که ****ی منو نمیدید فقط کفشامو گدنبندم مشخص بوده نه صورتو میدیدن یا دست نه پا?جالب اینجاس به همه خانوادم گفتم که یه روح منو تسخیر کرده ولی کار خواصی انجام نمیداد بهم نگاه میکردن در حالی که منو نمیدیدن نمیدونم چه جوری شد ولی حس میکردم اون روحه بهم قدرت داده نمیدونم مه قدرتی ولی خودمم احساس بدی از تسخیر شدن نداشتم تعبیر این خواب من چی میشه؟ یا فقط یه فیلم هندیه که اصلا تعبیر نداره?
من خواب دیدم وقتی تنهام یکی میخاد نزدیکم بشه و روحمو تسخیر کنه ولی من مقاومت میکردم حتی پیام هایی برای تسخیر کردن روح واسم ارسال میشد منم به بابام گفتم باور نکرد ولی بعدا باور کرد طوطی که دارم همش میومد روی کلم و هردفعه هم مینداختمش پایین دوباره ميومد بعد فهمیدم که توسط ****ی داره کنترل میشه بعد یکی از دوستام که اونم کنترل میشد دوتا بادکنک سمتم پرتاب کرد و من یکیشو گرفتم ولی میخاستم ولش کنم نمیشد سوره حمد رو خوندم ولی شبیه سوره حمد نبود این تعبیرش چیه؟
خواب دیدم از روی صخره داشتم پرت میشدم پایین بعد من میدونستم اگر مرت بشم حتی بیرون از خواب هم میمیرم بعد در موفع پرت شدن گفتم خدایا اگر منبریم یه حرفی زدم یادم نیس فقط یادمه که میدونستم من میمیرم بعد وقتی افتادم نفسام بلند شده بود صداش یعنی نفص اروم میکشیدم صداش خیلی بلند بود بعد سرم اسیب دید همه ی صخره رو مثل یه پارپه سیاه که روش ع**** دسکلته میدیدم و یه روح که اسکلتی بود اومد پیشم ببند گفتم نه با سرعتی خیلی زیاد رفت توی جسمم از خواب مریدیم مامانم بقلم بود چشام اسکلتی داشت میدید نمیتونستم حرف بزنم بعد میخ استم موهای مامانمو بکشم دنبال چاغو میگشتم که بکشمش بعد میخواستم به مامانم بگم مامان فرار کن من یکی داره کنترلم نیکنه فرار کن اومدم مامانمو کتک بزنم و موهاشو بکشم دستام و استخونم و همه جونم خشک خشک شد همونجور نشسته و دستم رو هوا بود همون مدل خشک شدم مانانم پشتش به من بود خشک شدم نتونستم حرف بزنم کاری کنم کاملا خشک شدم و همون جور موندم و همون حالت بی هوش شدم تو همون حالت موندم در دو ثانیه در اون حالت موندم و چشامو باز کردم دیدم اصلا مشتمو کردم یه مدل دیگه خوابیدم و از خواب پریدم یه کم عجیب و غریب بودم میفهمیدم یوی تو بدنمه داره بهم اسیب میزنه و میترسیدم خیلی میترسیدم که به ****ی اسیب برسونم با چاغو بکشمش و بی هوش بشم و.....
نظرات (29)