نام ایرانی|پسر|حرف آ

نام پسر ایرانی (غیر فارسی) که با حرف آ شروع می شود:

 

 

ردیف اسم ایرانی ریشه نام

معنی اسم

1 آئیریا اوستایی، پهلوی ایرج
2 آئیل اسم گیلکی نام پرنده ای است.
3 آباقا ترکی، فارسی نام فرزند هلاکوخان مغول، دومین ایلخان مغول
4 آبتین اوستایی، پهلوی روح کامل، انسان نیکو کار، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
5 آبد عربی همیشگی، دائمی، جاودانه
6 آبدست بلوچی، فارسی چابک، تردست، تر و فرز
7 آبدین عربی جاودانه ها، جمع آبد (به کسر ب)
8 آبرام عبری ابراهیم، پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، نام سوره ای در قرآن کریم
9 آبراهام عبری ابراهیم،  پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام
10 آبرلی فارسی، ترکی آبر (فارسی، آبرو) + لی (ترکی) دارای آبرو، آبرومند
11 آبش عربی، فارسی تازه روی و خندان، آنکه اطراف و پیشگاه خانه کسی را با خوردنی و نوشیدنی بیاراید
12 آبلاتکا اوستایی، پهلوی، فارسی از نام های ایران باستان
13 آبی عربی سرکش، نافرمان
14 آپادا سنسکریت کسی که خود را به خداوند سپرده است، متوکل
15 آپاداش سنسکریت آموختن علوم معنوی از مرشد
16 آپنیتا سنسکریت مقرب، بنده خاص پروردگار
17 آتا نام ترکی پدربزرگ
18 آتاباللی اسم ترکی یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندام
19 آتابای ترکی، چینی آتا (ترکی) + بای (چینی)، پدربزرگ، نام یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران
20 آتابیک ترکی پدر بزرگ، مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان، اتابک
21 آتابیگ ترکی لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک
22 آتاش ترکی آداش، همنام
23 آتاقلیچ ترکی شمشیر پدری
24 آتاگلدی ترکی  
25 آتاگلدی ترکی پدر آمد، پدر بزرگ آمد، در بین ترکمن ها رسم است اولین پسری که بعد فوت پدربزرگ به دنیا می آید را به این نام می خوانند.
26 آتامکین ترکی مانند پدرم اسم زیبای پسر
27 آتان ترکی پرتاب کننده
28 آتان ترکی پرتاب کننده
29 آتجان ترکی کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد.
30 آترابان اوستایی، پهلوی نگهبان آتش، پیشوای دینی
31 آتربان اوستایی، پهلوی نگهبان آتش، پیشوای دینی
32 آتروپات اوستایی، پهلوی صورت دیگر آذرباد، آذرپناه یا کسی که آتش نگهدار اوست.
33 آتسز ترکی نام سومین فرمانروای سلسه خوارزمشاهی
34 آتلی ترکی سواره، صاحب اسب، اسب سوار
35 آتمش ترکی عدد شصت که از اعداد مقدس است. همچنین پرتاب کردنی
36 آتورپات اوستایی، پهلوی صورت دیگر آذرباد، آذرپناه یا کسی که آتش نگهدار اوست
37 آتیال ترکی یال اسب، از اسامی مرسوم بین قبایل ترکمان
38 آتیتی سنسکریت مهمان
39 آتیجی ترکی تیر انداز ماهر
40 آتین اوستایی، پهلوی در زبان زند و پازند جدید ، نو ، بوجود آمده
41 آجیر   آژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط، کوشا
42 آچیم عبری نام یکی از نیاکان یوسف نجار که همعصر حضرت مریم بود به معنای خداوند استقرار خواهد یافت
43 آدارایل آشوری خداوند یاریگر
44 آداش ترکی آتاش، همنام، هم اسم
45 آدان کردی مفید سودمند
46 آدبهاوا سنسکریت تولد حقیقی
47 آدریان یونانی آدریانوس ، نام یکی از امپراتوران روم
48 آدریانوس یونانی آدریان، نام یکی از امپراتوران روم
49 آدرین لاتین آدریانوس، به فتح ی، یکی از پادشاهان روم که فتوحات زیادی داشت و به ادبیات علاقمند بود
50 آدم عبری نخستین بشری که خدا آفرید،  مودب باتربیت، انسان گندم گون، آهوی سفیدی که روی پوستش خطهای خاکی رنگ دارد.
51 آدورا آشوری مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، مددکار
52 آدهاوا سنسکریت نزدیکترین دوست خداوند ، نام نزدیکترین همنشین کریشنا در افسانه های هندی
53 آدی نام عربی امین تر ، امانت دار تر
54 آدی گوزل ترکی خوش نام ، معمولا درباره حضرت محمد (ص) بکار برده می شود.
55 آدیگوزل ترکی خوش نام ، معمولا درباره حضرت محمد (ص) بکار برده می شود.
56 آدینگ بلوچی آن که روز جمعه به دنیا آمده است.
57 آذراوغلی ترکی، فارسی پسر آذر بایجان
58 آذرباد اوستایی، پهلوی نام موبدی در زمان شاپور دوم پادشاه ساسانی
59 آذرتاش فارسی، ترکی آذر (فارسی) + تاش (ترکی) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند.
60 آرارات ارمنی نام کوهی در آذربایجان که بنا به روایتی کشتی نوح بر روی آن قرار گرفت.
61 آران کردی درای طبیعت گرم ،  همچنین اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد.
62 آرتوش ارمنی از نامهای باستانی ارمنی
63 آرخا ترکی آرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمی
64 آرسن عبری مرد مبارز
65 آرکا ترکی آرخ، مایه اطمینان و پیشتگرمی
66 آرمیا عبری ارمیا، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، همچنین لقب حضرت خضر نبی و لقب حضرت علی (ع)
67 آرنا کردی آریایی نژاد
68 آروشا سنسکریت روشنایی، نور خورشید، آرامش
69 آرویج ترکی همیشه سبز، باطراوت، شاداب
70 آری کردی آریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، نام یکی از طوایف چادر نشین مازندران
71 آریتما کردی نام یکی از سران ماد
72 آریز کردی نام کوهی در مسیر مریوان به سنندج
73 آریس ارمنی برزگر
74 آریستا ارمنی آریستاکس، برزگر، کشاورز
75 آریسته فرانسه آریستئوس در اساطیر یونان، پسر اپولون، او تربیت زنبور عسل را به مردم آموخت
76 آرین انگلیسی آریایی نژاد، از نسل آریایی
77 آرین کردی آریایی نژاد
78 آریوداد اوستایی، پهلوی ایرانداد، داده ایران
79 آزا کردی آزار دهنده آسیب رساننده، نام پادشاه مانایی
80 آزر عبری، عربی نام پدر ابراهیم خلیل (ع)، اسبی که ران دو پای عقبش مشکی و دستهایش به رنگ دیگر است.
81 آزران عبری منسوب به آزر،آزر نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم و همچنین نام نژادی از اسب است که پاهایش سیاه و دستانش به رنگی دیگر است.
82 آسام لری سام، داستان خوشایند، حدیث خوش، همچنین از شخصیتهای شاهنامه و نام پهلوان ایرانی پسر نریمان و پدر زال و جهان پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی، همچنین نام یکی از ایالتهای مرزی شمال شرقی هند که مجاور بنگلادش است.
83 آشر عبری شاد، خوشحال، نام یکی از پسران یعقوب (ع)
84 آشور آشوری برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد.
85 آشینا آشوری قوی ،قدرتمند،نیرومند، زورمند
86 آصف عربی تدبیر،مشاور خردمند، نام وزیر سلیمان(ع) ، عنوان وزیران ایرانی در دوران اسلامی
87 آقاجان فارسی، مغولی آقا (مغولی) + جان (فارسی) عنوان محبت آمیز برای پدر یا پدربزرگ
88 آقاگل فارسی، مغولی آقا (مغولی) + گل (فارسی) نام روستایی در نزدیکی اصفهان نام ایرانی
89 آقامیر عربی، مغولی آقا(مغولی) + میر (عربی) سلطان بزرگ، امیر والامقام، نام روستایی در نزدیکی بیرجند
90 آکو کردی قله کوه، مکان بلند،انسان با عظمت و مقتدر
91 آگا کردی آگاه، مطلع،با خبر
92 آلب ترکی (سکون لام و ب) دلیر، پهلوان
93 آلب ارسلان ترکی شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی
94 آلب تکین ترکی مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه
95 آلپ ارسلان ترکی آلب ارسلان، شیر مرد، شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی
96 آلپ تکین ترکی آلب تکین، مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه
97 آلتونتاش ترکی مرکب از آلتون (طلا) + تاش (پسوند شباهت)، زیبارو ،نام حاجب سلطان محمود غزنوی که به فرمان وی حاکم خوارزم شد.
98 آلیا عبری الیاس
99 آمانج کردی هدف، مقصد
100 آماندا ترکی در امان تو، در پناه تو
101 آنتی گون لاتین حاکم بابل درزمان اسکندرمقدونی
102 آنوشه عربی خوشی و شادی، داماد، پادشاه نوجوان
103 آنیل ترکی معروف، نامدار
104 آویر کردی آتش
105 آهیر کردی آتش
106 آهیل گیلکی مرغ انجیرخوار
107 آهین گیلکی آهن
108 آی بک ترکی بت، صنم
109 آیت عربی آیه، نشانه، شخص برجسته و شاخص، شخص بسیار زیبا رو
110 آیت الله عربی نشانه خداوند
111 آیتاش ترکی همتای ماه، نام شخصی در دوره سامانیان
112 آیتغمش ترکی زاده ماه
113 آیتکین ترکی غلام ماه
114 آیتونا ترکی، فارسی در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال حاضر و همچنین است.
115 آیدین ترکی شفاف و روشن، درخشنده مانند ماه
116 آیلا عربی نام پهلوانی ترک که شاهنامه به عنوان مبارز افراسیاب از او یاد شده است.
117 ائلمان ترکی مانند مردم
118 ائیریا اوستایی، پهلوی، فارسی ایرج، خوش چهره و زیبا مانند آفتاب اسم پسر
119 اباذر عربی ابوذر، نام یکی از صحابه پیامبر (ص)
120 ابتهاج عربی شادمانی، خوشی
121 ابتهاش عربی ابتهاج
122 ابرارها حبشی پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، نام سوره ای در قرآن کریم، نام پسران
123 ابراهیم عبری پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، نام سوره ای در قرآن کریم، نام پسران
124 ابوالحسن عربی پدر حسن، کنیه علی (ع)، نیز کنیه طاووس
125 ابوالحسین عربی پدر حسین، کنیه آهو
126 ابوالعباس عربی پدر عباس، کنیه شیر( حیوان درنده)
127 ابوالعلا عربی پدر علا کنیه پرستو
128 ابوالفتح عربی پدر فتح
129 ابوالفرج عربی پدر فرج، کنیه غذایی مرکب از برنج و گوشت و شکر
130 ابوالفضل عربی خداوند و صاحب هنر، کنیه دینار، لقب چهارمین فرزند علی (ع)
131 ابوالقاسم عربی پدر قاسم، کنیه پیامبر (ص)
132 ابوبکر عربی نام خلیفه اول و جانشین پیامبر(ص) و پدر عایشه همسر پیامبر (ص)
133 ابوذر عربی ابوذر، نام یکی از صحابه پیامبر(ص)
134 ابوریحان عربی نام ریاضیدان و فیلسوف ایرانی در قرن چهارم و پنجم، ابوریحان بیرونی
135 ابوطالب عربی نام عموی پیامبر(ص) و پدر علی(ع)
136 ابوعزیز عربی پدر عزیز
137 ابومسلم عربی نام رهبر سیاه جامگان که دولت بنی امیه را سرنگون کرد و بنی عباس را به قدرت رساند.
138 اتبک ترکی در دوره قاجار لقبی که به وزیران داده می شد، لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومت محلی داشتند.
139 اترین اوستایی، پهلوی آترینا،  آذرین، نام پسر اوپَدرَم که به نوشته سنگ نوشته بیستون در زمان داریوش پادشاه هخامنشی در خوزستان یاغی شد و خود را پادشاه خوزستان خواند.
140 اثیر عربی شریف، کریم
141 اثیرالدین عربی شریف و کریم در دین، نام قصیده سرایی معروف در قرن ششم، اثیرالدین اخسیکتی
142 احتشام عربی شکوه و شوکت داشتن ، بزرگ شدن ، دارای خدم و حشم فراوان بودن
143 احد عربی یگانه، یکتا، از نامهای خداوند
144 احسان الله عربی نیکی خداوند
145 احمد عربی بسیار ستوده، یکی از نامهای پیامبر(ص)
146 احیا عربی زندگان، نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم و بیست وسوم ماه رمضان، در اصل احیاء، زنده نگه داشتن، زنده داری (شب زنده داری)
147 اختای ترکی همانند نیزه،  تیز
148 اختیارالدین عربی آن که دین او را انتخاب کرده است.
149 ادریس عربی درس خوانده ، پیامبری که نام او دو بار در قرآن آمده و طبق روایات حیات جاودانه یافته است، او را مخترع لباس و قلم می دانند.
150 ادهم عربی سیاه، تیره گون، نام پدر ابراهیم ادهم که پادشاهی بلخ را رها کرده و زاهد شد.
151 ادیب عربی سخن دان، سخن شناس، معلم، مربی
152 ارباب عربی پادشاه کارفرما رئیس نام دختر فارسی
153 اربیل کردی بسیار خوب (نگارش کردی : هةولێر)
154 ارتگین ترکی همسر دلاور
155 ارتیان عربی منسوب به آتش، آتشکده ، برافروخته مثل آتش
156 ارجاسب اوستایی، پهلوی ارجاسپ، دارنده اسب با ارزش، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه توران و چین در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
157 ارجاسپ اوستایی، پهلوی دارنده اسب با ارزش، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه توران و چین در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
158 اردشام ارمنی پسر ارتاسس دوم و برادر تیگران اول از سلسله اشکانیان ارمنستان
159 اردشیر اوستایی، پهلوی آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام مؤسس سلسله ساسانی، فرزند ساسان
160 اردلان کردی نام طایفه ای از ایلات کرد ایران
161 ارسطو یونانی ارسطاطالیس، ارسطوطالیس حکیم نامدار یونانی و شاگرد افلاطون، او معلم اسکندر مقدونی بود، به او لقب معلم اول را داده بودند
162 ارسلان ترکی شیر، نام پسر مسعودغزنوی
163 ارسمان ترکی نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین
164 ارسن اوستایی، پهلوی به فتح الف و سین، مجلس، بزم، انجمن، مجمع
165 ارشا اوستایی، پهلوی مرد مقدس
166 ارشاد عربی راهنمایی، هدایت
167 ارشک پارتی اشک، نام مؤسس سلسله اشکانی
168 ارشیا آرامی تخت پادشاهی، هزوارش و هم ریشه با "عرش" عربی است.
169 ارغان ترکی نام حاجب سلطان محمود غزنوی
170 ارغش ترکی تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی
171 ارغون ترکی یکی از سلاطین مغول
172 ارفع عربی رفیع تر، بلندتر، ارجمندتر
173 ارکان عربی رکنها ، مبنا ها ، پایه ها ، کنایه از بزرگان و کارگزاران حکومت
174 ارکین ترکی آزاد
175 ارم عبری نام پسر سام بن نوح و پدر عاد، باغ عاد یا شهری که شداد پسر عاد بنا کرد.
176 ارمیا عبری بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل
177 ارمیس یونانی هرمس
178 ارناک اوستایی، پهلوی رزمجو
179 ارواد اوستایی، پهلوی نیرومند
180 اریا فارسی، اوستایی، پهلوی در زبان کلدانی به معنی برج اسد، درخت آمله که دارای میوه هایی ترش و کوچک مانند آلو است.
181 اسامه عربی شیر، اسد
182 اسپندیاد اوستایی، پهلوی اسفندیار، آفریده مقدس، از شخصیت های شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم
183 اسحاق عبری خندان، نام پسر ابراهیم(ع) و ساره
184 اسحق عبری اسحاق،خندان، نام پسر ابراهیم(ع) و ساره
185 اسد عربی شیر، نام برج پنجم از برجهای دوازده گانه، برابر با مرداد
186 اسدالدین عربی آن که در دفاع از دین مانند شیر شجاع است.
187 اسدالله عربی شیر خدا، از القاب علی (ع)
188 اسرافیل عبری درخشیدن مانند آتش، نام یکی از چهار فرشته مقرب و مأمور دمیدن صور و برانگیختن مردگان در روز رستاخیز
189 اسعد عربی نیکبخت تر، خوشبخت تر
190 اسفار عربی معرب اسوار از نامهای تاریخی
191 اسفندیار اوستایی، پهلوی آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم
192 اسکندر یونانی یاری کننده مرد، نام پادشاه معروف یونان بنا به روایت شاهنامه فرزند داراب پسر بهمن و ناهید دختر فیلقوس قیصر روم
193 اسلام عربی دین پیروان محمد(ص)
194 اسماعیل عبری آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم(ع) و هاجر
195 اسمعیل عبری اسماعیل، آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم(ع) و هاجر
196 اشراق عربی تابش، درخشش، فلسفه ای که منشأ ان فلسفه افلاطون و حکمت نو افلاطونی است، مروج این حکمت در اسلام و ایران شیخ شهاب الدین سهره وردی است.
197 اشرس عربی مرد دلاور، دلیر، نام یکی از صحابه پیامبر(ص)
198 اشرف الدین عربی شریف تر در دین
199 اشعیا عربی نجات یهوه، نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل
200 اشیر عبری خوشحال، نام پسر یعقوب (ع)
201 اصغر عربی کوچک تر
202 اصلان ترکی شیر
203 اصیل الدین عربی دارای اصالت در دین، نام پسر خواجه نصیرالدین طوسی
204 اعتبارعلی عربی آن که ارزش و اعتبار از علی(ع) یافته است.
205 اعلا عربی برگزیده، برتر
206 اعلی عربی برتر، بالاتر، بلندتر، برگزیده از هر چیزی، نامی از نامهای خداوند، نام سوره هشتاد و هفتم قرآن
207 افتخارالدین عربی موجب افتخار دین
208 افراسیاب اوستایی، پهلوی به هراس افکننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی، پسر پشنگ و نبیره تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی
209 افشار کردی نام ناحیةایی در کردستان(نگارش کردی : هةوشار)
210 افضل عربی برترین، بالاترین
211 افضل الدین عربی برترین در دین
212 افلاطون یونانی نام فیلسوف یونانی وپیرو سقراط و مؤسس فلسفه آکادمی
213 اقبال علی عربی آن که بخت و اقبال از علی(ع) یافته است.
214 اکبر عربی بزرگ تر
215 اکتای مغولی نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان
216 اکدش ترکی دورگه، معشوق، محبوب
217 البتگین ترکی نام جد محمود پادشاه غزنوی
218 البرز اوستایی، پهلوی مرکب از کوه +بلند نام رشته کوهای شمالی ایران که سرتاسر شمال ایران از مغرب به مشرق کشیده شده است.
219 الچین فارسی، ترکی ال (ترکی) + چین (فارسی)، ایلچین ، برگزیده ایل
220 الدنیز ترکی اقیانوس
221 الشن ترکی شادی بخش ایل، مایه شادی طایفه، حاکم، رهبر، حکمران یک منطقه
222 الله داد فارسی، عربی الله (عربی) + داد (فارسی) داده خداوند
223 اللهیار فارسی، عربی الله (عربی) + یار (فارسی) آن که خداوند یار ویاور اوست.
224 الوند اوستایی، پهلوی اروند، دارای تندی و تیزی، نام کوهی در جنوب همدان
225 الیا عبری الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
226 الیاد فارسی، ترکی ال (ترکی) + یاد (فارسی)،ایلیاد به یاد ایل
227 الیاد یونانی نام منظومه ای منسوب به هومر
228 الیار فارسی، ترکی ال (ترکی) + یار (فارسی)، ایلیار یار ایل
229 الیاس عبری خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
230 امام قلی عربی، ترکی امام(عربی) + قلی(ترکی)، غلام امام، نام پسر کوچک تر نادر شاه افشار
231 امان ترکی ایمنی، آرامش
232 امان الله ترکی آن که در پناه و لطف وعنایت خداوند است.
233 امیر عربی پادشاه، حاکم، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیر پویا، و امیرحسین
234 امیر علی عربی کسی که سرورش حضرت علی است.
235 امیرپارسا فارسی، عربی مرکب از امیر و پارسا، حاکم خداترس
236 امیرحسین عربی مرکب از دو اسم امیر و حسین،کسی که حسین علیه السلام امیر و حاکم اوست.
237 امیرطاها عربی مرکب از دو اسم امیر به معنی آقا و سروز و طاها که نام یکی از سوره های قرآن است، برخی تفاسیر این سوره را منسوب به اهل بیت علیه السلام می دانند.
238 امیرعباس عربی مرکب از دو اسم امیربه معنای حاکم و سلطان و عباس به معنای شیر درنده
239 امیرعلی عربی مرکب از امیر (پادشاه) + علی (بالا رفتن و صعود کردن)
240 امیرکسری فارسی، عربی مرکب از امیر(عربی) به معنای حاکم و فرمانروا + کسری(فارسی) به معنای خسرو و پادشاه است.
241 امیرمحمد عربی کسی که حضرت محمد صلی الله علیه وآله حاکم و سرور اوست.
242 امیرمهدی اسم عربی ترکیب نامهای امیر و مهدی ، کسی که حضرت صاحب الزمان سرور و فرمانده اوست.
243 امیرنظام عربی مرکب از امیر (پادشاه) + نظام (مجموعه سپاهیان یک کشور، ارتش)، در دوره قاجار عنوان و سمت فرمانده کل قوای نظامی
244 امین عربی مورد اطمینان، درستکار، لقب پیامبر (ص)، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمد امین، امین عباس، و امین همایون
245 امین الدین عربی آن که در دین امین و درستکار است.
246 امین الله عربی مورد اعتماد خداوند
247 انوشتکین فارسی، عربی انوش (فارسی) + تکین (ترکی)، پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی
248 اوات کردی آرزو
249 اوحد عربی یگانه، بی همتا
250 اوحدالدین عربی آن که در دین یگانه و بی همتاست ، نام عارف مشهور قرن هفتم
251 اوریا عبری شعله خداوند، نام مردی یهودی در زمان داوود(ع) که از فرماندهان سپاه بود.
252 اوستا اوستایی، پهلوی نام کتاب مقدس زرتشتیان
253 اوکتای مغولی اکتای
254 اویس عربی گرگ کوچک، شخصی پارسا که از تابعین بوده است.
255 اوین ترکی برخیز، به ضم ی
256 ایاز ترکی نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی
257 ایبک ترکی ماه بزرگ، یا آن که ماه او را بزرگ ساخته است.
258 ایتکین ترکی آیتکین، غلام ماه
259 ایثار عربی از خود گذشتگی، فداکاری
260 ایدین ترکی آیدین ،شفاف و روشن ، درخشنده مانند ماه
261 ایزد اوستایی، پهلوی در فرهنگ ایران باستان، هر یک از فرشتگانی که اهمیت آنها پس از امشاسپندان است، خداوند
262 ایشا عبری نام پدر داوود (ع)
263 ایلدرم ترکی ایلدیریم، تندر، آذرخش، رعد وبرق
264 ایلدیریم ترکی ایلدرم، تندر، آذرخش، رعد وبرق
265 ایلکین ترکی اولین، نسختین، جلوتر از همه
266 ایلگار سریانی خداوندگار،  قدرتمند، مرکب از ایل به معنای خداوند یا هر موجود صاحب قدرت + پسوند افاده فاعلیت (گار)
267 ایلماز ترکی پایدار، جاویدان، ماندگار، کسی که در محدوده زمان نمی گنجد.
268 ایلیا عبری خدای خدایان، تغییر یافته نام الیاس یکی از چهار پیامبرجاویدان
269 ایلیا سریانی راستگوی بزرگ، نام حضرت علی (ع) در تورات
270 ایلیاس عبری الیاس
271 ایمان عربی اعتقاد به وجود خداوند وحقیقت رسولان و دین، یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری
272 ایوب عبری

آن که به خدا رجوع می کند ، نام یکی از پیامبران که خداوند او را به بلاهای فراوان دجار کرد و سپس او را عافیت بخشید و به همین دلیل به صبر وشکیبایی شهرت دارد.

 

نظرات (2)

  1. تعبیر خواب (آرشیو)

آیا نام آرن برای پسر مجازه ؟ تو لیست آرنا بود ولی
مد نظر من آرن هستش

  پیوست ها
اجازه مشاهده پیوست را ندارید
 
  1. تعبیر خواب (آرشیو)

سلام آدریان رو ثبت احوال تایید میکنه؟

  پیوست ها
اجازه مشاهده پیوست را ندارید
 
هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان یک مهمان
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

مطالب مشابه

insert_link

local_library نام های ایرانی - اسم دختر - حرف آ - 4

insert_link

local_library نام های ایرانی - اسم دختر - حرف آ - 3

insert_link

local_library نام های ایرانی - اسم پسر - حرف آ - 2

insert_link

local_library نام های ایرانی - اسم دختر - حرف ی